به گزارش آوای استقلال، علی خطیر معاون سابق باشگاه استقلال که در انتخابات فدراسیون فوتبال حامی شماره یک شهاب عزیزی خادم بود و نزدیکان رییس فدراسیون او را گزینه دبیرکلی فدراسیون می نامیدند، اوایل این ماه بابت حمایت از عزیزی خادم از مردم و اهالی فوتبال عذرخواهی کرد و حتی در پاسخ به کنایه ای که علی کریمی به او زده بود، گفت حق با شماست! علی خطیر چند روز پیش نیز در گفتگوی تازه ای مدعی شد او برنامه شهاب عزیزی خادم را نوشته بود و تصور نمی کرد رییس فدراسیون با شعار برنامه محوری وارد انتخابات شود و بعد از پیروزی تغییر مسیر بدهد.
مهرداد سراجی عضو هیات رییسه فدراسیون فوتبال هم روز جمعه در برنامه ورزشگاه تقریبا همین حرف ها را تکرار کرد. او هم اعلام کرد قرار ما با عزیزی خادم این بود که فدراسیون فوتبال برنامه محور باشد و مدرن و چابک شود اما رییس فدراسیون به این قرارها پایبند نبود.
عزیزی خادم که حسین شریفی را برای پاسخگویی به مهرداد سراجی به میدان فرستاده بود، برای حمله به علی خطیر خودش به میدان آمد و گفت:
علی خطیر حاشیه دارد، مجمع با او مشکل دارد، مقیم سوییس است و چون دو اقامتی است نمی توانم به او پست بدهم!
عزیزی خادم نمی دانست خانواده خطیر کجا زندگی می کنند؟
البته شهاب عزیزی خادم آن روزهای اول که رییس فدراسیون فوتبال شده بود چیز دیگری می گفت و عجیب است این که تازه بعد از انتخابات فهمید خطیر دو اقامتی است و در تمام دو سالی که علی خطیر برای رای آوردن او فعالیت می کرد و خانه اش ستاد انتخاباتی عزیزی خادم شده بود و مهم تر از آن، برنامه او را می نوشت، نمی دانست خانواده علی خطیر در سوییس اقامت دارند؟
فرض را بر این می گیریم که شهاب عزیزی خادم فردای پیروزی در انتخابات فهمیده علی خطیر حاشیه دارد و در سوییس اقامت دارد و تصمیم گرفته با دو اقامتی(!) ها همکاری نکند. با این حساب باید از او پرسید چرا با حمیدرضا مهرعلی همکاری می کند؟
سوییس خارج است، آلمان نیست؟
مگر حمیدرضا مهرعلی در آلمان سکونت ندارد؟ مگر غیر از این است که مهرعلی در آلمان مدیرعامل یک شرکت بوده و به گفته خودش و شهاب عزیزی خادم اغلب اوقات سال در آلمان بوده پس چرا شهاب عزیزی خادم قید همکاری با مهرعلی را نمی زند؟ سوییس خارج است اما آلمان خارج محسوب نمی شود؟
مگر حمیدرضا مهرعلی کم حاشیه دارد؟ داستان های مربوط به فدراسیون اتومبیلرانی، ماجراهای خوبان عالم، قصه شراکت با غلامرضا علیخانی و … حاشیه نیست و دعوای علی خطیر با یک دو نفر، زمانی که معاون باشگاه استقلال بوده، حاشیه است؟
شهاب عزیزی خادم طوری می گوید اعضای مجمع با خطیر مخالف بودند که هر کس نداند فکر می کند ایشان گوش به فرمان مجمع است! اعضای مجمع در روز انتخابات فدراسیون فوتبال فقط دو رای به مهرعلی دادند. فقط دو رای… (اینجا بخوانید) چطور رییس فدراسیون فوتبال کسی که در انتخابات هیات رییسه نامزد بوده و تنها دو رای ناقابل از مجمع گرفته و بازنده بزرگ انتخابات محسوب می شده را به عنوان نایب رییس اول معرفی کرده و اینجا نظر مجمع برایش اهمیت نداشته اما در مورد علی خطیر که رییس ستاد انتخاباتی اش بود، نظر مجمع مهم شده است؟
رییس فدراسیون، نایب رییس را برکنار می کند؟
آیا شهاب عزیزی خادم حالا که فهمیده حمیدرضا مهرعلی هم مثل علی خطیر رفت و آمدهای زیادی به اروپا دارد، او را هم از نایب رییس اول فدراسیون فوتبال برکنار می کند؟ یا این حرف هم به صف سایر حرف های بدون سند و مدرک عزیزی خادم می پیوندد؟ این یک ایستگاه راستی آزمایی برای رییسی است که می گوید خطیر را به خاطر دو اقامتی بودن وارد کابینه اش نکرده است و حالا باید دید بقیه دو اقامتی ها هم از فدراسیون خارج می شوند؟
البته بعید است علی خطیر دو اقامتی(!) یا دو تابعیتی باشد چرا که در این صورت به باشگاه استقلال اجازه داده نمی شد از او به عنوان معاون استفاده کند. در وزارت ورزش و جوانان، استفاده از مدیران دو تابعیتی ممنوع است و باشگاه استقلال هم زمان معاونت خطیر زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان بود.
دست و پای بیهوده برای نجات
به نظر می رسد شهاب عزیزی خادم حالا نقش همان غریقی را دارد که به موجی برای غرق نشدن چنگ می زند و با هر تقلای شانس نجات خود را پایین تر می آورد. او که روز گذشته ادعای کشف کیش را مطرح کرد و خودش را زیر سوال برد (اینجا بخوانید) تا منتقدین بگویند این بنده خدا تا همین یک سال قبل هیچ اطلاعی از اتفاقات فوتبال نداشته که فکر می کند تمام کارهایی که در فدراسیون انجام می دهد ابتکار خودش است، امروز هم با حمله به علی خطیر، اشتباهی همکاری خودش با حمیدرضا مهرعلی را زیر سوال برد چرا که مهرعلی خیلی بیشتر و طولانی تر از خطیر در اروپا اقامت دارد، حواشی اش هم به گواه سرچ گوگل کم نیست و مجمع هم با دو رای ناقابلی که به او داد پیام واضح فرستاده بود که اصلا به او اعتقاد ندارد!
حروف ابجد کار دست خطیر داد؟
درباره علی خطیر و کار نکردنش با فدراسیون هم باید به کلاک کرج رفت و از خوبان عالم پرسید آیا حروف ابجد خطیر با مریدان او جور در می آمد یا نه چرا که دوستان خیلی خوب می دانند و خوب تر به خاطر دارند یک بار مرادشان نام و نام خانوادگی و تاریخ تولد و نام مادر تمام کسانی که قرار است با آنها کار کنند را خواسته بود تا بگوید طالع آنها با مریدانش جور در می آید یا نه؟ به هرحال وقتی امیرخان بعضی ها حکم کند، نباید روی حرفش حرف زد!
الف الف وقتی با سایپا کار می کرد هم همین داستان را داشت و بازیکنان وقت این تیم گوهی می کنند نام مادرشان پرسیده می شد تا معلوم شود طالع شان با طالع مربی تیم می خواند یا نه؟
