روزی که مهدی تاج به عنوان نایب رئیس AFC انتخاب شد، خیلیها جشن و پایکوبی راه انداختند که این اتفاق به سود فوتبال ایران تمام خواهد شد اما غافل از اینکه از این کرسی به اصطلاح بینالمللی سهم فوتبال ایران«هیچ»بود!
مهدی تاج نه تنها به سود ما رفتار نکرد، بلکه هیچ تأثیرگذاری مثبتی نیز در جریان تصمیمات ضد ایرانی AFC نداشت تا این واقعیت برملا شود که کرسی مهدی تاج صرفاً یک کرسی تزئینی است که هر از چندگاهی نایب رئیس ایرانی روی آن جلوس و حقوق ماهیانه خود را دریافت میکند.
البته مهدی تاج هر بار که با انتقادات گسترده بابت عدم تأثیرگذاری خود رو به رو شد تلاش کرد ماجرا را به نوعی ماست مالی کند، اما همانگونه که افکارعمومی در ماجرای قرارداد ترکمانچای ویلموتس متوجه شدند نبود سواد مدیریتی موجب بروز این تراژدی سهمگین شد، در سایر موارد نیز این اتفاق به اشکال دیگر تکرار شده است.
سؤالهایی از تاج
حذف تیم ملی فوتبال ساحلی و عدم تأثیرگذاری مهدی تاج در این فرایند، انتقادات و سؤالات بیپاسخ فراوانی را به وجود آورده است. او موظف به پاسخگویی به این سؤال است: حتی اگر او تصمیمی را اتخاذ نکرده، چگونه بهعنوان رئیس کمیته مذکور اجازه داده است حق تیم ملی فوتبال ساحلی بهراحتی خورده شود؟ این تصمیم چگونه در کمیته اجرایی که او هم در آن عضویت دارد بهتصویب رسیده است؟ نقش تاج در AFC چیست که همیشه تصمیمها علیه فوتبال ماست و ما از این کرسی پرطمطرق سودی نمیبریم؟به راستی نمایندگان مجلس و قوه قضائیه چه زمانی از تاج در مورد پروندههای مالی و حقوقی بازخواست میکنند.
ماهیگیری عزیز خادم
در کنار این سکوت، سوء استفاده مدیران فعلی فدراسیون نیز در نوع خود قابل تأمل است. عزیزی خادم و همراهانش با بهرهبرداری از سکوت تاج، مدعی اند فدراسیون را به صورت ویرانه تحویل گرفتهاند! اما منتقدان بر این باورند سوء مدیریت در مجموعه فعلی نیز مزید برعلت شده است تا آنها ناتوانی خود در این عرصه را زیر ناکامیهای مهدی تاج پنهان کنند.
پشت پرده کثیف؟
البته در کنار تمام این اتفاقات، رئیس پیشین کمیته انضباطی و کارشناس حقوقی فوتبال ایران یک نظریه جدید را مطرح میکند که در نوع خود بسیار قابل تأمل است، شاه حسینی با انتقاد از سیستم حاکم بر مدیریت فوتبال ایران عدم موضعگیری مناسب در خصوص اتفاقات اخیر را نشأت گرفته از یک پشت پرده کثیف میداند و در این ارتباط میگوید: من فکر میکنم شاید یک مافیای حقوقی وجود دارد و کسانی هستند که احتمالاً منافعی دارند. از قِبل این پروندهها حقالوکالههای کلان و هزینههای دادرسی مطرح است. در بعضی پروندهها هزینههای مربوط به قضات رسیدگی کننده را هم باید شاکی پرداخت کند. اگر فرصتی شد رسانه ملی از آقایان بپرسد که آیا این پروندهها منافعی هم برای وکلا و مشاوران و… فدراسیون دارد؟