استقلال امسال در رشتههای مختلفی از جمله فوتبال، فوتسال، هندبال، بسکتبال، والیبال، کشتی و چند رشته دیگر تیم تشکیل داده و نشاط و تحرکی تازه وارد فضای ورزش کشور کرده است. نکته درخشان این حرکت، توجه ویژه باشگاه به نیمی از جمعیت کشور یعنی “زنان»است. استقلال با راهاندازی تیمهای بانوان در همان رشتهها نشان داد که فهم درستی از جامعه امروز دارد و میداند چشم بستن بر استعداد و توان دختران این سرزمین، نه عاقلانه است و نه اخلاقی. این رویکرد، یعنی احترام به حقوق نیمی از جامعه،!
در ادامه این مسیر، حالا فدراسیونهای مختلف که اثر حضور استقلال را در ایجاد شور و اشتیاق ورزشی دیدهاند، خواستار حضور این باشگاه در هشت رشته دیگر شدهاند؛ این یعنی استقلال توانسته خلأی را پر کند که سالها در ورزش ایران وجود داشت: حضور یک برند معتبر و مردمی با ساختار حرفهای و نگاه اجتماعی.
در این میان نقش دکتر تاجرنیا و تیم مدیریتی همراه او(منهای م.ب که همیشه حضوری مخرب دارد) انکارناپذیر است. مدیریتی که بدون هیاهو و بدون تکیه بر بودجههای رانتی، استقلال را تبدیل به نیرویی مؤثر در توسعه ورزش کشور کرده است. استقلال امروز به نام وطن و برای مردمش کار میکند؛ درست در همان سالهایی که بسیاری از مسئولان پرسپولیسی با تصمیمهای نادرست، این باشگاه را تحریم مالی، مدیریتی و ساختاری کردند و بارها آن را به حاشیه بردند.
اما حقیقت ناخوشایند این است که در کنار این پیشرفتها، رقیبی وجود دارد که سالهاست با حمایت مستقیم وزرای ورزش و بودجه کلان ورزش کشور تلاش شد یک قهرمانی آسیایی برایش ساخته شود،تلاشی که هرگز به نتیجه نرسید. تیمی که با وجود دهها امتیاز ویژه، هنوز اندر خم یک کوچه است، اما همچنان به جای مسئولیتپذیری اجتماعی، مسیر کریخوانیهای سطحی علیه نیمی از جمعیت کشور را دنبال میکند. تیمی که از حمایتهای دولتی در دوره روحانی و سلطانیفر گرفته تا پشتیبانی چهرههایی مانند عراقچی و آذریجهرمی برخوردار بود، اما در عمل چیزی جز جنجال و حاشیه برای جامعه هواداریاش نداشت.
امید آنکه استقلال بتواند حتی برای همین رقیب سنتی نیز الگو باشد؛ الگویی برای اینکه باشگاهها به جای جنگهای بیثمر تبلیغاتی، به جای رفتارهای سخیف و بیاحترامی نسبت به مردم، به مسئولیت اجتماعی خود اهمیت دهند. اینکه باشگاهها در کنار رقابت ورزشی، باید بخشی از بار فرهنگی و اجتماعی کشور را به دوش بکشند، چیزی است که استقلال امروز عملاً در حال انجام آن است.
توسعه رشتههای ورزشی، راهاندازی ساختار بانوان، حضور در استانهای مختلف، و تلاش برای مشارکت دادن هر چه بیشتر جوانان در ورزش، نشان میدهد استقلال بر خلاف فشارها و نابرابریها، امروز با قامت بلند و سینهای ستبر ایستاده است؛ نه برای قهرمانیهای زودگذر، بلکه برای ساختن آیندهای روشنتر برای ورزش و جامعه ایران.
استقلال این روزها تنها یک باشگاه ورزشی نیست؛ یک بیانیه اجتماعی است. یک پاسخ روشن به تمام آنانی که خواستند این نام را کوچک کنند. امروز استقلال نه فقط در زمین بازی، که در میدان مسئولیتپذیری اجتماعی نیز پیشتاز است. این همان قهرمانی است که هیچ جامی توان نشان دادن ارزشش را ندارد.




