به گزارش آوای استقلال، خودی هایی که هر کدام به عنوان کارشناس به برنامه های تلویزیونی میروند ته سخنشان التماس برای روی صندلی نشستن خودشان در این تیم است، مرهم نیست، خودِ خودِ درد و زخم و مرض و دُمَل چرکی است.
در این سالها شاید تنها یک رضا حسنزاده حرف دل هواداران را قاطعانه زده است و یک سعید لطفی که او هم به خاطر زخمی که از نکونام بر سینه داشت، سال گذشته سکوت کرد تا انتقادش رنگ و بوی شخصی به خود نگیرد، بقیه تلویزیون را وسیله رسیدن به استقلال دیدند.
اسم هم نمی بریم چون همه شما خوبان برنامه ها را اگر از تلویزیون ندیده باشید در فضای مجازی مشاهده کرده اید و خوب می دانید کدام پیشکسوتان برای استقلال دندان طمع شان تیز است.
از میان آنها که استقلال را با رابطه و پارتی در اوج بی کفایتی اشغال کرده اند چند نفر رفتنشان از اوجب واجبات است. اولین نفرشهریاری است که گویی استقلال برای علی عسگری است و او هم این تیم را به وی هبه کرده است و به چشم ملک شخصی به آن می نگرد. استارت تخریب روحی روانی تیم را همین آقا زد اوج بی کفایتی و عقده ای بودن و توهم اینکه استقلال با میلیونها هوادار ارث پدریاش است را هم در اخراج حسینی از ترکیب تیم درست شب پیش از بازی با ذوب آهن دیدیم!
شهریاری سم مهلکی است که اگر خودش نرود یا مسئولین بی کفایت و رفیق بازِ هلدینگ برکنارش نکنند آنوقت هواداران استقلال با تجمع مقابل هلدینگ خواهان برکناری او می شوند و قطعا مسئولین هلدینگ چنین چیزی را نمی خواهند.
این نه تهدید است نه پیشگویی، بلکه تجربه و شناختی است که از جامعه هواداری داریم.
پیش از این هشدار داده بودیم عدم نتیجه گیری ختم به حیا کن رها کن می شود و پس از آن اعتراضات، وارد فاز جدیدی می شود، دیدیم که خیلی زود این اتفاق افتاد و هواداران در حضور خود شهریاری علیه وی شعار سر دادند، او اگر ذره ای شخصیت و وجدان داشت قطعا باید استعفا می داد اما سود او در ماندن است و آن سود به این فحاشیها می ارزد!
اعتراضات از حالا به بعد وارد مرحله جدیدی می شود و مسئولین هلدینگ بهتر است کمی تاریخ خوانی کنند در حوزه فوتبال!
نفر دوم فرشید سمیعی است هر چه از بیکفایتی او بگوییم ناسزایی است به همه بی کفایتان عالم، او حتی برای سمت مشاور معاون حقوقی هم زیادی کوچک است چه برسد به مدیرعاملی، الله اکبر چه بر سر این باشگاه آورده اند که یکی با ویژگی ها و قد و اندازه سمیعی شده مدیرعامل؟
سومین نفر به طور حتم بدون ذره ای تردید باید بهزاد غلامپور باشد. پیش از توضیح درباره او دلمان می خواهد از وی بخواهیم مدرکی به ما نشان بدهد که ثابت کند او یک دوره کلاس واقعیِ حضوری برای آموزش دروازبانی را گذرانده است. یک نفر به ما بگوید چرا غلامپور مثل کنه به این تیم چسبیده و هر مربی که می رود و می آید، غلامپور هست ، بدون آنکه ذره ای تخصص داشته باشد؟
این چند نفر را از استقلال دور باید کرد و سپس با قاطعیت کنار پیتسو موسیمانه ماند و از او حمایت کرد.
سخت و زجر آور است دیدن این روزها و تماشای استقلال در این جایگاه اما اگر دست در دست هم دور ریزهای چسبیده به باشگاه که مثل زالو فقط از این باشگاه ارتزاق می کنند را دور نریزیم و متحد و منسجم از مربی حمایت نکنیم نه این سال اوضاع بهتر می شود و نه هرگز !
هلدینگ و شهریاریِ پرسپولیسی، پروژه معمولی سازی استقلال و سپس انحلال این تیم را کلنگ زده اند اما کور خوانده اند. هواداران تا پای جان ایستاده اند و اجازه این کار را به احدی نمی دهند.
اولین اقدام، مطالبه از ریاست جمهوری است. باید پزشکیان را پای کار آورد تا زودترمسئولین باوجدان و کاربلد و دلسوز به وطن را ، جایگزین مسئولین رفیق بازِ فعلی هلدینگ کند.
مطالبه بعدی اخراج سمیعی و بهزاد غلامپور است. یک قدم از این خواسته عقب نمی نشینیم.
در کنار رقم زدن همه این اتفاقات دست مان روی شانه پیتسو است کنارش می مانیم تا بماند و بسازد این ویرانه ای که حاصل حضور کادر فنی بی دانش و مدیران بی کفایت است.
پیتسو می ماند و می سازد؛
رفتنی های منفور، داخلی های بی کفایتند
استقلال زخمی بی کفایتی ها، بی دانشی ها، منفعت طلبی ها و بدخواهی هاست این زخم مرهمی میخواهد که آن در دست هیچ خودی نیست!
خودی ها اگر این کاره بودند اجازه نمی دادند این بلا سر استقلال بیاید.
لینک کوتاه : https://avayesteghlal.ir/?p=43889
- ارسال توسط : پایگاه خبری آوای استقلال
- بدون دیدگاه