استقلال پس از نمایش خوبی که در لیگ قهرمانان داشت و به عنوان صدرنشین گروه مرگ به مرحله یکهشتم نهایی رسید، در بازگشت به لیگ نشانی از آن تیم هجومی و هماهنگ نداشت. در هفته بیستودوم لیگ برتر، استقلال یکشنبه شب میزبان تیم ذوبآهن بود؛ تیمی که در جدول شرایط خوبی ندارد و برای بقا میجنگد.
به گزارش آوای استقلال، شاید همین مسئله و در باد صعود از لیگ قهرمانان خوابیدن، بلای جان آبیها شد و آنها در دیدار پیش از دربی ۹۵ بازی را به حریف اصفهانی واگذار کردند و ۳ امتیاز حساس را از دست دادند؛ ۳ امتیازی که باعث شد اختلاف استقلال با سپاهان صدرنشین به ۱۱ امتیاز برسد و به زعم برخی، استقلالیها باید دیگر خواب قهرمانی لیگ بیستم را ببینند! استقلال در شب تساوی سپاهان-پرسپولیس که فرصت خوبی برای کم کردن اختلاف امتیاز داشت یک تیم بینظم و البته فاقد تمرکز بود و باخت.
فرهاد مجیدی با رفتن فراز کمالوند روی نیمکت تنها بود و سردرگم. تعویضهایش بهترین دلیل برای سردرگمی بود و اعتراضات غلامپور در دقایق پایانی که به نفع رقیب بود بارزترین دلیل برای بینظمی سراسری آبیهاست. در بازی با ذوبآهن همه تدابیر فنی استقلال رساندن توپ به قایدی بود و دل بستن به نبوغ او که ذوبیها به خوبی مهارش کرده بودند. مجتبی حسینی، سرمربی ذوبآهن استقلال را عالمانه و عامدانه به کنارهها برد و تیم مجیدی را وادار کرد فوتبالی شبیه تیم محمود فکری بازی کند. سانترهای منجنیقی و بیهدف که به جایی نرسید.
اما گذشته از مشکلات فنی استقلال در بازی با ذوبآهن، چند نکته وجود دارد که از ضعف مدیریت باشگاه و مدیریت فنی فرهاد مجیدی سرچشمه میگیرد. پس از بازگشت استقلال از عربستان فراز کمالوند به دلایلی که هنوز هم درباره آن شفافسازی نشده از کادر فنی آبیها جدا شد. بیش از ۱۰ روز از جدایی فراز میگذرد و باشگاه و کادر فنی هنوز جانشین او را انتخاب و معرفی نکردهاند!
چندین اسم ردیف شده از نامجومطلق و پیروز قربانی گرفته تا مربی اسپانیایی و امید نمازی اما مشخص نیست چرا پروسه انتخاب یک مربی این اندازه زمانبر شده و چرا استقلال باید در چنین مقطع حساسی از لیگ و در آستانه دربی نیمکتش خالی باشد؟خالی بودن نیمکت و تنهایی مجیدی در بازی با ذوبآهن به خوبی خود را نشان داد و اگر تا دربی هم اتفاقی نیفتد قطعا مقابل پرسپولیس هم جای خالی دستیار توی ذوق خواهد زد و شاید دومین ضربه را به آبیها بزند. به راستی در تیمی که کادر پزشکی و رسانهایاش به دلایل واهی کنار گذاشته میشوند یا تغییر میکنند و حتی شنیده میشود مشکلات و اختلافات شخصی برادران مجیدی با برخی از نفرات کنارگذاشته در این تغییرات موثر بوده، مدیریت باشگاه کجای داستان است؟
چرا مجیدی و مدیریت به جای تقویت نیمکت و برنامهریزی برای آینده و تمدید قرارداد ستارهها دنبال کارهایی هستند که نه تنها کمکی به تیم نمیکند بلکه خود حاشیهساز است و تمرکز تیم را به هم میزند. اولویت سرمربی تیم باید پرداختن به مسائل فنی و کنترل حواشی مربوط به بازیکنان باشد، فرهاد مجیدی چقدر در این امر موفق بوده؟ چرا مشکل کهنه و قدیمی ضعف ساختار دفاعی استقلال در پروسه زمانی ۳ ماهه که کادر فنی جدید آمده هنوز پابرجاست و کوچکترین تغییری نکرده است؟ چرا او اصرار دارد از بازیکنی مثل عارف غلامی که با اشتباهات وحشتناکش در دربی رفت و همین بازی ذوبآهن کمر تیم را شکست، استفاده کند اما در روزی که تاکتیک تیم سانتر است بازیکنی مثل بابک مرادی نیمکتنشین میشود؟ برخورد با محمد دانشگر به دلیل تکرار بیانضباطی مورد پسند همگان بود اما مجیدی به چه دلیلی از مرادی استفاده نمیکند و اگر مشکل بیانضباطی است چرا رفتاری که با دانشگر شد با او نمیشود؟
اینکه برخی اصرار دارند مجیدی نقد نشود چراکه موقعیت استقلال حساس است و نیاز به حمایت دارد خواستهای غیرمنطقی است. حمایت کورکورانه و از روی تعصب نه تنها کمکی به فرهاد و استقلال نمیکند بلکه باعث پنهان ماندن ضعفها و تکرار شکست در دیدارهای آتی خواهد شد. مجیدی که برای بار سوم هدایت استقلال را بر عهده گرفته باید بداند که هوادار کمطاقت استقلال دیگر توجیه و بهانه را نمیپذیرد به خصوص با وعدههایی که او در پایان لیگ قهرمانان آسیا داد و به تصویرسازی بالا بردن جام توسط وریا غفوری پرداخت.