جعفر سلمانی را باید در صف بازیکنان آرام و بیحاشیهی فوتبال ایران قرار داد. سالهاست مثل او کم ندیدهایم که دور از هیاهو روزگار ورزشی میگذرانند. ورژن آخرینشان هم مسعود ریگی. اما از حق نگذریم شبیه به جعفر شاید فوتبالیستی ندیده باشیم که با وجود همین ویژگی ممتازِ سر به زیر بودن و نجابت، زیر فشار شدید انتقاد قرار گیرد و دم نزند.
به اینها باید سروصدای زیاد هنگام جذب سلمانی بهواسطه هم لژیونر بودن و هم ملیپوش بودنش را هم اضافه کنیم که تاثیری روی او نگذاشت. بازیکنی که آرام آرام خود را در ترکیب استقلال جا انداخت و عملکردش در نیمفصل با استقلال حالا برابری میکند با تمام بازیهای لیگ برتریاش با پیراهن آبادانیها.
سلمانی در دو بازی گذشته با پاس گلهای طلایی برای مطهری و یامگا، نقشی حیاتی در موفقیت تیم فرهاد ایفا کرده و تداوم این روند کار را برای ابوالفضل جلالی هم دشوار خواهد کرد. دردسر شیرینی که میتواند خیال فرهاد را بابت سمت چپ تیمش آسوده کند.
سلمانی با این عملکرد نشان داده که با وجود انتقاداتِ زیاد، راهش از کمآوردن جداست و پای موفقیت، از دویدن برای درخشش بیشتر هیچوقت خسته نمیشود.
افسوس که چپپای محجوب آبی، در زمان حضور و دعوت به تیم ملی زیر فشار رسانههای سرخ رفت. برخی آن موقع دعوت سلمانی توسط اسکوچیچ را به چالش کشیدند، اما همین میرزانویسهایِ پولکی هیچوقت برای دعوت از کمال کامیابینیا، میلاد سرلک و فرشاد فرجی از سرمربی تیم ملی توضیح نخواستند!