به گزارش آوای استقلال، اگر قرار به تهیه لیستی از استقلالیترین انسانهای روی زمین باشد، بدون شک نام منصور پورحیدری در صدر آن قرار خواهد گرفت، مردی که بارها از اعتبار خود برای رساندن استقلال به آرامش گذشت.
منصور پورحیدری ششم بهمنماه ۱۳۲۴ در حوالی میدان خراسان متولد شد.
پورحیدری در روزهای ابتدایی فوتبال در پست مدافع میانی بازی میکرد اما پس از مدتی به دفاع راست منتقل شد و بهترین نمایشها را به اجرا گذاشت و به استقلال و تیم ملی رسید.
مرد جاودان استقلال در سن ۱۷ سالگی به جمع آبیها پیوست و تا آخرین روز فوتبالیاش در این تیم ماند و با پیراهن آبی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
پورحیدری بعد از خداحافظی فوتبال در سن ۳۰ سالگی چند ماهی دستیار رایکوف سرمربی وقت استقلال شد. رایکوف تا سال ۱۳۵۳ سرمربی استقلال بود.
در سال ۵۴ جکیچ سرمربی استقلال شد و او هم پورحیدری را به عنوان دستیار خود انتخاب کرد. گذشتن از جوانی که تازه فوتبال را کنار گذاشته و عاشق استقلال بود، آسان نبود.
اولین تجربه سرمربیگری پورحیدری در تیم امید استقلال بود.
در سال ۵۹ و بعد از جدایی از استقلال، پورحیدی به امارات رفت و در کنار جکیچ در باشگاه الاهلی مشغول به کار شد.
پورحیدری در سال ۶۲ بار دیگر به استقلال بازگشت و با این تیم به قهرمانی باشگاههای تهران رسید.
بدون شک او پرافتخارترین مربی تاریخ باشگاه استقلال محسوب میشود. وی آخرین قهرمانی این تیم در آسیا را در سال ۱۳۷۰ با تیمی رویایی که ساخته دست خودش بود، جشن گرفت.
او استقلال را در پر تماشاگرترین دربی برنده کرد. پر تماشاگرترین دربی تاریخ با حضور ۱۲۰ هزار تماشاگر در سال ۶۲ رقم خورد تا جایی که مردم حتی در کنار زمین هم نشسته بودند. استقلال با هدایت منصور پورحیدری و تک گل پرویز مظلومی توانست برنده پرتماشاگرترین دربی شود.
استقلال با پورحیدری در سال ۱۹۹۱ قهرمان باشگاههای آسیا شد و در سال های ۱۹۹۲ و ۲۰۰۲ به ترتیب به مقام دوم و سوم رسید.
پورحیدری از سال ۸۱ به بعد دیگر در استقلال سمت سرمربیگری را بر عهده نگرفت و در پستهای مختلفی چون مدیر فنی، عضو هیات مدیره و رییس هیات مدیره به فعالیت پرداخت.
منصور پورحیدری ماهها با سرطان ریه دست و پنجه نرم کرد. تلاش پزشکان برای مهار سرطان حنجره پورحیدری فایدهای نداشت چون اقدامات درمانی با تأخیر آغاز شده بود و در ۱۴ آبانماه ۹۵ پدر استقلال رفت.
شاید حرفهای فریده شجاعی همسر زندهیاد منصور پورحیدری بتواند حق مطلب را درباره استقلالی بودن او ثابت کند:
در طول ۴۰ سال زندگی مشترک با «منصور» حس قلبی من است او استقلال را بیشتر از همه چیز دوست داشت. او خودش هیچ وقت چنین حرفی را نزد، اما برداشت من اینگونه بود. پورحیدری زندگی، جوانی و پیری اش را برای استقلال گذاشت و همه دیدند تا آخرین روزهای حیاتش تیم محبوبش را تنها نگذاشت و همه اینها را فراموش نکردهاند. پورحیدری پدر معنوی استقلال بود و امیدوارم مشکلات این تیم حل شود تا دوباره به روزهای اوجش برگردد.