استقلال هنگام تشکیل تیم فوتبال اندیشه باشگاه شدن در سر داشت تیمداری نکرد باشگاهی بود به معنای واقعی!
مسئولین وقت آبی های پایتخت چنان امکاناتی فراهم کردند که تاج نه تنها فخر ایران در آسیا که مایه مباهات آسیا در جهان باشد پس از تاج بسیاری تلاش کردند همچون این تیم باشند بازیکن ساز قهرمان پرور نخبه ساز و تیمی با پرستیژ جهانی البته که هیچکس نتوانست شبیه تاج باشد اما تلاش های مفیدی صورت گرفت به ارتقا سطح کمی و کیفی تیم های ورزشی منجر شد.
پس از انقلاب اگر چه نام این تیم از تاج به استقلال تغییر کرد اما ماهیت آن دست نخورده باقی ماند همیشه جنتلمن همیشه مودب همیشه نام اورد … و همیشه پیشرو .. این بار اگر چه بدون امکانات اما با سلاح غیرت و اصالتی که در خونشان است قهرمانی در آسیا را تکرار کردند تا همانزور که پیش از انقلال اولین تیم صعود کننده به فینال آسیایی بودند و اولین و تنها تیم قهرمان ایران ، پس از انقلاب هم با کسب دومین قهرمانی آسیایی تنها تیمی باشند که آقای آسیا لقب گرفت با دو قهرمانی در قاره کهن که اگر کج اندیشان بد طینت نبودند استقلال هنوز تاج سر فوتبال آسیا بود.
آبی ها اینبار و در شرایطی که پنج سال زیر بار استبداد سلطان مسعودی از هر افتخاری دور نگه داشته شدند رفتن روحانی و تمام وزاریش،کوتاه شدن دست سلطانیفر و تمتم نوچه هایش را با یک دادخواهی بزرگ در ثبت حق تبلیغات محیطی به نام نامی خود،انقلابی بر پا کردند تا تیم های دیگر یا از حسادت بمیرند و در حال مردن از این حسادت بیانه صادر کنند یا عاقلانه مطالبه گری کنند و پیروی از استقلال را سرلوحه قرار دهند تا عاقبت به خیر شوند.
اینگونه است که می گویند از اسب افتاده نه از اصل!
استقلال با جور و ستم سلطانیفر سالها دستش از جامی که شایستگی تصاحبش را داشت دور ماند اما با همان شخصیت الگو سازی اش وارد عمل شد و غوغا به پا کرد…