به گزارش آوای استقلال، حالا این مدیران به دعوت مصطفی آجورلو، مدیرعامل جدید استقلال که سه هفته پیش به صورت رسمی کارش را در این باشگاه آغاز کرده، خودشان را به خیابان لارستان تهران رسانده بودند تا در یک نشست هماندیشی، صحبتها و نظراتشان را برای بهتر شدن شرایطی که باشگاه با آن روبهرو است، رودررو با آجورلو در میان بگذارند تا او با استفاده از تجربهای که مدیران گذشته داشتهاند، بتواند در مسیری که شروع کرده اثرگذار باشد.
با این حال تنها نگاهی به نام مدیرانی که در این نشست شرکت کردند، نشان میدهد عوامل اصلی حواشی و ناهنجاریهای استقلال در دهههای اخیر که ریشه مدیریتی دارد، گویا در یکجا جمع شدهاند تا قابی کامل از همه مدیرانی که در دهههای اخیر گوشهای از مصیبتهای استقلال را رقم زدهاند ثبت شود. یک قاب ماندگار از عوامل وضعیت ناهنجار استقلال در سالهای گذشته که به نوعی یک آینه عبرت برای آینده مدیریتی استقلال است، مدیرانی که استقلال و البته فوتبال از حضورشان کم ضربه نخورده است. مدیرانی که با استفاده از رانتهای مختلف و ارتباطهایی که برقرار کرده بودند، حکمشان بدون اینکه شایستگیشان بررسی شود برای مدیریت استقلال امضا شده بود و خروجی کار هم مشخص است، تیمی که سالهاست جام نگرفته و تا دلتان بخواهد بدهی و شکایت خارجی دارد و مدیرانش بدون توجه به صفرهایی که موجودی حسابشان دارد با بازیکنان تا توانستهاند قراردادهای بیضابطه و نجومی بستهاند، ریخت و پاشهایی از بودجه عمومی کشور، آن هم برای تیمی که هر کدام از این مدیران اگر پای صحبتهایشان بنشینید، مدیر قبل از خودشان را مقصر وضع موجود میدانند که انبوهی از مشکلات و بدهیها را برای آنها به یادگار گذاشته و تقصیری متوجه شان نیست!
به مدیران حاضر در این نشست دقت کنید، چهرههایی مانند احمد مددی، احمد سعادتمند، علی فتحاللهزاده، امیرحسین فتحی و سیدرضا افتخاری، اینها تکتکشان مسئولانی هستند که در یک دهه گذشته هر کدام از آنها برای مدتی روی صندلی مدیرعاملی استقلال نشستند و کارنامهشان مشخص است. مدیرانی ناکام که هر کدام در مدتی که مدیریت آبیها را برعهده داشتند، نه تنها باری از روی دوش استقلال برنداشتند، بلکه با سوءمدیریتهایشان تا جایی که توانستهاند هر کدام به نحوی استقلال را به سمت بحرانهای بیشتر هول دادهاند. احمد مددی آخرین آنهاست، مدیری که مهر سال گذشته به عنوان مدیرعامل استقلال منصوب شد. مدیری که با انتصابهای جنجالی، هیچ وقت آبش با هیئت مدیره و سرمربی تیم در یک جوی نرفت، به طوری که یک دیوار بیاعتمادی بین مدیر و سرمربی تیم بنا شده بود که این اواخر خیلیها پیشبینی میکردند که استقلال یا جای مددی است یا جای مجیدی، یک مدیر ناکام که پس از کارنامه پرحاشیهاش در استقلال حالا یک پست بالاتر گرفته و مدیر مجموعه ورزشی آزادی شده است!
احمد سعادتمند هم پیش از مددی، مدیرعامل استقلال بود، مدیری که حضورش در جمع آبیها به شش ماه هم نرسید. مدیری که در شب بازی حساس نیمهنهایی جام حذفی با پرسپولیس در ایتالیا به دنبال بازگرداندن آندره استراماچونی و برکناری مجیدی بود! همان مدیری که با برخی از بازیکنان استقلال با وجود به پایان نرسیدن مدت قراردادشان، یک قرارداد جدید با رقم چند برابری امضا کرد. تنها بخشهایی از حکم برکناری او در سال گذشته توسط هیئت مدیره به خوبی نشاندهنده کارنامه این مدیر در استقلال است: «اهمال آقای سعادتمند در پرداخت طلب آقای وینفرد شفر که باعث بسته شدن پنجره نقل و انتقالات و در نتیجه محرومیت تیم از حضور بازیکنان جدید در لیگ قهرمانان آسیا شد، رفتارهای خلاف شأن باشگاه در نقل و انتقالات و حضور سؤالبرانگیز در یک هتل به جای ساختمان باشگاه، همچنین همراهی شائبهبرانگیز برخی افراد در اتاق مذاکره که باعث ورود نهادهای نظارتی به موضوع نقل و انتقالات باشگاه استقلال شد، قراردادهای اقتصادی بینتیجه و بدون تأمین نظر هیئت مدیره که باعث بروز مشکلات مالی برای استقلال شد.»
همچنین علی فتحاللهزاده که پیش از سعادتمند، تنها دو هفته توانست در استقلال بماند و وقتی مشکلات مالی و حساب خالی باشگاه را دید، ترجیح داد به بهانه بیماری استعفا دهد تا برخلاف دورههای حضورش در دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، اینبار دوران مدیریتش طولانی نشود یا امیرحسین فتحی که قبل از آمدن فتحاللهزاده و قبل از اسماعیل خلیلزاده مدیرعامل استقلال بود، مدیری که اگرچه با آوردن استراماچونی، استقلالیها را به تکرار قهرمانی امیدوار کرد، اما نحوه جدایی عجیب و غریب این مربی و ناتوانی در پرداخت پول او و خیمهشببازیهای پس از جدایی استرا برای بازگرداندن این مربی سبب شد نامه استعفا بنویسد. البته از این هم نمیتوان گذشت که فتحی هرگز با انتخاب رضا افتخاری (سرمربیگری شفر) کنار نیامد و در نهایت با برکناری وی خسارت زیادی به استقلال وارد کرد.
از دوران سیدرضا افتخاری که قبل از فتحی مدیرعامل استقلال بود هم نمیتوان گذشت، مدیری که تنها در یک مورد و آن هم با جذب چند بازیکن آسیبدیده و مصدوم و بازیکنانی پایینتر از حد ستاره، نارضایتی شدید هواداران استقلال را ایجاب کرد یا سوءمدیریت وی در پرونده پروپیچ مهاجم کروات سابق استقلال که حاضر بود با دریافت ۳۰ هزار دلار قراردادش را فسخ کند، اما عدم پرداخت این مبلغ، ۳۶۴ هزار دلار روی دست این باشگاه هزینه گذاشت.
این مدیران با این کارنامه که تنها به گوشهای از آن اشاره شد در هر جای دیگر دنیا به جای اینکه مانند امروز به دوربین لبخند بزنند باید پس از محاکمه در زندان تاوان سوءمدیریتها و ریخت و پاشهایشان را میدادند، اما در فوتبالی که خبری از نظارت و حسابکشی از مدیران یک باشگاه یا یک فدراسیون نیست، همین میشود که این مدیران بدون اینکه نگران مجازات تخلفاتشان باشند پس از رفتن از باشگاه استقلال، برای یک جلسه هماندیشی در باشگاه حاضر میشوند تا تجربیاتشان را در اختیار مدیر جدید بگذارند!