تیم ملی فوتبال ایران که با شش امتیاز در رده سوم گروه خود قرار دارد در خرداد ماه چهار بازی مهم مقابل حریفان خود انجام خواهد داد. به همین دلیل اردوی تیم ملی از چهارم خرداد در تهران آغاز میشود و دراگان اسکوچیچ برای اولین فرصت این را مییابد که تیم ملی را در یک اردوی بلند مدت تمرین دهد. حال اسکوچیچی که انتخابش به عنوان سرمربی تیم ملی چندان با اقبال عمومی مواجه نشد، این فرصت را دارد تا در یک اردوی فشرده امضای خود را پای عملکرد تیم ملی بگذارد.
او بهتر از هر کسی میداند که چهار بازی پیش روی تیم ملی و به خصوص دو بازی مقابل بحرین و عراق مهمترین آزمونهای او در مقام سرمربی است چرا که او برای اولین بار مسئول فنی تیمی شده که هشتاد میلیون هوادار را پشت سر خود میبیند. حتی حساسترین بازیهای باشگاهی که او به عنوان سرمربی تجربه کرده هم ذرهای از حساسیت و اهمیت چهار بازی پیش روی تیم ملی را نداشتهاند. پس این فرصتی است تا او هم اقبال عمومی را به خود برگرداند و هم حضورش روی نیمکت تیم ملی ایران را ادامهدار کند. فرصت برای او اندک است و او باید بخش زیادی از وظایفش را تا قبل از اردوی تیم ملی به انجام برساند.
اسکوچیچ باید تا همین الان و در ذهن خود، تا حدود زیادی ترکیب مورد نظرش برای تیم ملی را شناخته باشد. حداقل باید به یک جمعبندی رسیده باشد که به چه نوع بازیکنانی و با چه تواناییهایی برای ترکیب اصلی تیمش نیاز دارد. باید با آنالیز حریفان اصلی یعنی عراق و بحرین، سیستم بازی مناسب را انتخاب کرده باشد. او فرصت سعی و خطا ندارد و بنابراین باید تا الان تصمیم گرفته باشد که سبک بازی تیمش چگونه باشد.
باید در ذهن خود هر بازی را با چندین احتمال تصور کرده باشد و بداند که اگر تیمش عقب افتاد چه طرحی بریزد و اگر جلو افتاد چه کند. باید خود را آماده کرده باشد تا روزی که ملیپوشان به اردو آمدند بتواند با چند جلسه تمرین تاکتیکی وظایف همه آنها را مشخص کند. باید زوج سازیها مشخص و بداند از هر بازیکنی چگونه در کنار زوجش بهره بگیرد. او باید تمامی مسائل تاکتیکی را تا روز قبل از اردو در ذهنش نهایی کند و با یک برنامه ریزی مشخص برای هر روز اردو، فقط به طراحی تمریناتی بپردازد که او را به اهداف تاکتیکیاش برسانند.
آنچه مشخص است تیم ملی جز برای بردن در چهار بازی آینده و صدرنشینی به چیز دیگری نباید فکر کند. اینکه اعتماد به نفس بردن این بازیها به بازیکنان تزریق شود بدون آنکه استرس بیش از حد به آنها تحمیل شود نیاز به یک برنامهریزی مشخص دارد که اسکوچیچ باید به خوبی به آن فکر کرده باشد. جدا از مسائل تاکتیکی او و کادر فنیاش باید آمادگی این را داشته باشند تا از بروز هر گونه حاشیه در اردوی تیم ملی خودداری کنند. آنها باید حتی به راهکارهای تقویت روحیه و اعتماد به نفس بازیکنان اندیشیده باشند و حتی به اینکه چگونه اوقات بازیکنان در اردو را شاد نگه دارند و اتمسفر اردو را صمیمی و با نشاط کنند.
اگر در زمان کیروش اولویت با گل نخوردن بود و گل زدن در بازیهای دشوار و با حریفان مهم بیشتر به شانس و اقبال و تواناییهای فردی بازیکنان مستعد ایرانی سپرده میشد حالا نیاز است تا گل زدن در تیم ملی کاملا با برنامه باشد و راحت. اما نباید از یاد برد که سازمان دفاعی ایران در دو بازی مقابل بحرین و عراق که منجر به دو باخت برای ایران شد اصلا تعریفی نداشت و اگر برای آن فکری نشود، ممکن است باز هم دروازه خود را مقابل این دو تیم باز شده ببینیم.
پس لازم است اسکوچیچ تصمیمش را برای چگونگی برقراری تعادل بین دفاع و حمله گرفته باشد و بداند وظایف دفاعی هر بازیکن چیست. انتظار نمیرود که در این مرحله سازمان دفاعی ایران مشابه بازیهای جام جهانی باشد که در آن وینگری چون طارمی نیز بیشتر آگاه به وظایف دفاعیاش بود تا هجومی، اما باید اسکوچیچ به این نتیجه رسیده باشد که مثلا از طارمی چه انتظاراتی در دفاع دارد.
اگر در زمان کیروش اولویت با گل نخوردن بود، حالا نیاز است تا گل زدن در تیم ملی کاملا با برنامه باشد.
اگر اسکوچیچ همچون کیروش که در فواصل بین اردوهای تیم ملی، در ذهنش برنامههای تاکتیکی تیمش را مشخص میکرد و با برنامه کامل به اردو میرفت، خود را آماده اردوی پیش رو کرده باشد، بردن بحرین و عراق چندان دشوار نمینماید. میتوان امیدوار بود که اسکوچیچ در این مدت با سبک سنگین کردن تواناییهای هر بازیکن، بازیکنان متناسب با تاکتیک تیمش را حداقل در ذهنش انتخاب کرده باشد و با تحلیل حریفان، روی کاغذ راه های بردن آنها را نوشته باشد. در این صورت آنچه میماند یک اردوی برنامهریزی شده و رسیدن به یک هماهنگی تاکتیکی است که اردوی خرداد ماه این فرصت را به دراگان خوشتیپ میدهد.
از بررسی سه بازی دوستانه تیم ملی در زمان اسکوچیچ به این نتیجه میتوان رسید که سرمربی تیم ملی تقریبا روی چند بازیکن برای حضور در ترکیب اصلی به قطعیت رسیده است. به نظر میرسد دراگان قلب خط دفاعش را با شجاع و کنعانیزادگان میبندد و پیکان حمله تیمش را به طارمی و سردار میسپارد. در دفاع چپ هم میلاد محمدی در سه بازی دوستانه اخیر تیم ملی بی رقیب بوده و علاقه دراگان به وحید امیری و احمد نوراللهی نیز شانس آنها را برای حضور در ترکیب اصلی بالا برده.
اما در شرایطی که دست دراگان برای دعوت از بازیکنان لژیونر کاملا باز است و از خوش اقبالیاش تعداد زیادی بازیکن در فاز هجومی هم در اروپا بازی میکنند، این مربی کار اصلی را باید قبل از برگزاری اردو و آنجایی انجام دهد که آگاهانه و مطابق نیازش و با مطالعه کامل بر روی تواناییها و پتانسیل هر بازیکن، انتخابهایش را به اردوی تیم ملی فراخواند و تنها در ۹ روز فاصله اولین روز اردو تا بازی اول، تمام نقشهای تاکتیکی را به آنها القا کند. پس این روزها روز کار است آن هم نه در تمرین که در ذهن دراگان!
اسکوچیچ یک وظیفه سنگین پیش از آغاز اردو دارد: انتخاب بهترین نفرات که آگاهانه، مطابق نیاز و با مطالعه کامل انجام شود.