ماجرای واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس حکایت مثنوی هفتاد من است، همه دولتها در پایان عمر مدیریتی خود به فکر واگذاری آن میافتند، اما در نهایت نه تنها این اتفاق رخ نمیدهد بلکه کار به دولت بعدی واگذار میشود تا قصه تکراری واگذاری این دو باشگاه بزرگ پایتخت هر هشت سال یکبار تکرار شود.
در دولت یازدهم و دوازدهم نیز دقیقاً چنین فرایندی رقم خورد البته با رنگ و لعابی جدید و وعدههای اغواکننده بیشتر تا هواداران به این باور برسند که دولت حسن روحانی سرانجام قفل این پرونده سنگین را باز کرد.
اما انگار کلید این قفل در جیب حسن روحانی و وزیر ورزش و جوانان دولت او نیست؛ چون با وجود فرا رسیدن ماههای پایانی دولت دوازدهم همچنان همه چیز در حد حرف و حدیث است.
البته که مسئولان وزارت ورزش و جوانان مدعی اند که کار از دست آنها خارج شده و سازمان بورس باید در خصوص زمان واگذاری این دو باشگاه تصمیمگیری کند، اما از سازمان بورس هم خبر امیدوارکنندهای شنیده نمیشود؛ چون در مجموع سیستم بورس در مجموع با بحران مواجه است و بعید به نظر میرسد تا پایان دولت دوازدهم این اتفاق رخ دهد. اما از آنجا که مدیران ورزش کشور نمیخواهند زیر آوار ناکامی در پروسه واگذاری باقی بمانند ترجیح میدهند توپ را به زمین سازمان بورس بیندازند تا از این غائله جان سالم به در ببرند.
اظهار نظر عجیب
اما در همین کش و قوس اظهارنظر یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خصوص واگذاری استقلال و پرسپولیس جالب است.رئیس کمیته فوتبال مجلس درباره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس گفت: در صورت واگذاری پرسپولیس و استقلال، مبلغ ۱۰۰ میلیارد تومان به هر کدام از آنها پرداخت خواهد شد.
رحیم زارع در ادامه توضیح داد: «در سال ۱۴۰۰ سازمان برنامه بودجه و وزارت امور اقتصادی و دارایی مکلفاند مبلغ ۲ هزار میلیارد ریال از منابع حاصل از واگذاری دو شرکت فرهنگی – ورزشی استقلال و پرسپولیس را به حساب وزارت ورزش و جوانان جهت کمک به دو باشگاه یاد شده به بدهی اشخاص هر کدام ۱۰۰ میلیارد تومان پرداخت نمایند».
سؤال کلیدی
هرچند مشخص نیست این بودجه از کدام محل قرار است تأمین شود تا در اختیار دو باشگاه استقلال و پرسپولیس قرار گیرد و آنها بدهیهای باقیمانده و جاری خود را تأمین کنند، اما سؤال بزرگتر و کلیدی این است که زمان واگذاری کی خواهد بود که بعد از آن مجلس کمک صد میلیاردی به دو باشگاه داشته باشد؟
آنچه در حال حاضر به نظر میآید، این است که دولت و مجلس بیشتر از آنکه تلاش واقعی برای خصوصی سازی داشته باشند، بیشتر به سمت مسابقه حرفهای مخاطب پسند رفته تا نشان دهند با خصوصی سازی موافقاند اما در عمل هیچ اتفاقی رخ نمی دهد و همه چیز مثل سابق در حال گذر است؟