سیدحسین حسینی. نامی که این روزها تبدیل به پرتکرارترین واژه در حوالی استقلال شده است. ماجرایی پیچیده، پرابهام و مملو از فرازوفرود. هنوز هم متوجه نشدهایم که او به تمدید قرارداد نزدیک شده یا همچنان طرفین در دورترین حالت نسبت به توافق، با یکدیگر ایستادهاند. در این گزارش قرار است از دید گلر ۳۳ ساله آبیها به وضعیت جاری نگاهی داشته باشیم. سیدحسین باید بماند یا برود؟
چرا باید بماند؟
تراکتور، سپاهان، پرسپولیس و فولاد، چهار تیم مدعی لیگ به جز استقلال، تکلیف قفس توری خود را مشخص کردهاند. حسینی با توجه به کیفیتی که دارد، قاعدتا اگر بخواهد در تیمی جز استقلال فعالیت داشته باشد، میبایست به عضویت یکی از تیمهای مذکور دربیاید اما فعلا تنها گزینه قابل اعتنای روی میز برایش گلگهر سیرجان است. تازه اگر مهدی تارتار قصد داشته باشد جانشینی برای محمدرضا اخباری جذب کند. دیگر گزینهها همگی مربوط به تیمهای میانه و پایین جدولی است که بازی در آنها، نوعی عقبگرد برای حسینی به حساب میآید.
او در سال منتهی به جام جهانی و برای حفظ اندک شانسش جهت رسیدن به پیراهن شماره یک تیم ملی باید در مجموعهای حضور داشته باشد که کادرفنی تیم ملی نگاهی ویژه به آن داشته باشد. به همین خاطر است که استقلال، بهترین گزینه روی میز در حال حاضر خواهد بود. او با ادامه دادن فعالیتش در استقلال دیگر نیازی به تغییر محیط ندارد و استرسی بابت وفق پیدا کردن با نفرات جدید متوجهش نخواهد بود.
از سویی دیگر باید به سالهای اخیر هم نگاهی داشت. حسینی در استقلال به فوتبال ایران معرفی شد و طی این سالها توانست کمکم خود را به ترکیب اصلی برساند. او در رقابت با دروازهبانهای سرشناسی چون مهدی رحمتی، محمدرشید مظاهری و … طعم تلخ نیمکتنشینی را چشید اما نهایتا بر آنها چیره شد و پیراهن شماره یک را به دست آورد. قهرمانی بدون شکست در لیگ با کمترین گل خورده، کسب عنوان بیشترین کلینشیتکننده و بیش از ۸۰۰ دقیقه بدون گل دریافتی، نمونهای از افتخاراتی است که حسینی و استقلال در کنار یکدیگر به ارمغان آوردند. او صاحب بازوبند کاپیتانی تیم محبوبش شده و جدایی از این تیم، در شرایطی که همچنان میتواند به آنها یاری برساند، سخت خواهد بود. پس طبیعی است که سیدحسین علاقه داشته باشد به حضور در استقلال ادامه دهد.
چرا باید برود؟
انگشت اتهام به سوی اوست. او در فصلی که گذشت شروع خوبی نداشت و در چند بازی ابتدایی اشتباهات بزرگی داشت اما رفتهرفته اوضاع بهتر شد و میتوان گفت حسینی در نیمفصل دوم جزو بهترینهای تیمش بود و بارها در نقش قهرمان، به آبیها کمک کرد تا هم به پیروزی برسند و هم جلوی وقوع فاجعه را بگیرند. با این حال یک اشتباه از سوی سیدحسین باعث میشد تا فضای مجازی علیه او موضعگیری سختی داشته باشد و تمام سیوهای پرتعدادش را در لحظه به دست فراموشی بسپارد. حتی گاهی اوقات شاهد این بودیم که او اشتباهی هم نکرده بود اما عدم نتیجهگیری تیم، التهاباتی را روی سکوها علیه این دروازهبان ۳۳ ساله به وجود میآورد.
این وضعیت ناآرام همچنان به قوت خود باقیست. بخش قابل توجهی از هواداران استقلال، خصوصا در فضای مجازی، اعتقاد دارند که یکی از عوامل ناکامی تیمشان حسینی بوده و اگر در داربی پایتخت طی سالهای گذشته موفقیتی نداشتهاند، به علت حضور او در درون گل بوده است. آنها بر این باور هستند که حسینی در درون تیم باندی درست کرده که علیه اتحاد تیمشان است. اتهامی که پیش از این علیه مهدی رحمتی هم وجود داشت.
شاید در این موقعیت، جدایی، گزینه تلخ اما منطقیای باشد. تحمل کردن چنین فشاری کار بسیار سختی است. حسینی علیرغم بالا رفتن تجربهاش همچنان از نظر روحی، شکننده است و شاید فرسایشی شدن این اتهامات و موضعگیریها کار را برای او سختتر از گذشته کند. پس مانند آرش رضاوند، شاید متارکه استقلال و حسینی بتواند گزینه درستی برای این دروازهبان قلمداد شود و او را به آرامش برساند.
حال تصور کنیم که قرارداد حسینی تمدید شد و او در تیم ماند. در چنین وضعیتی این سنگربان ملیپوش باید با حداقل یک نفر رقابت شدیدی داشته باشد. حبیب فرعباسی به خدمت گرفته شده و از طرفی اظهارات مبهم سا پینتو به این شائبه قوت بخشیده که ممکن است یک دروازهبان خارجی هم به جمع دروازهبانها اضافه شود. این یعنی سیدحسین ممکن است با ۲ دروازهبان رقابت داشته باشد و حتی این امکان وجود دارد که رقابت مذکور در شرایط مساوی ایجاد شود و اینطور نباشد که حسینی به واسطه حضور چند ساله در درون دروازه و داشتن بازوبند کاپیتانی، نسبت به رقیب یا رقبایش اولویت و رجحانی داشته باشد. پس احتمال دارد در این موقعیت نیز حسینی به ترک اردوی آبیپوشان و عدم تمدید قرارداد بیندیشد.
حال شما خود را به جای حسینی بگذارید. در استقلال میماندید و قراردادتان را تمدید میکردید یا تصمیم به جدایی میگرفتید؟