به گزارش آوای استقلال، در حالی که یک از پدیده های اجتماعی که می تواند به شادابی و سلامت جامعه کمک شایان توجهی داشته باشد، مقوله ورزش است.
البته برخی نامزدها برای جذب آرای این حوزه بعضاً به صورت گذرا و جزیی در خصوص ورزش به ویژه حوزه فوتبال مطالبی کوتاه و چند ثانیه ای را عنوان کرده اند، اما بیتوجهی به موضوع کلان مدیریت ورزش نشان می دهد در پازل انتخاباتی آنها ورزش سهمی ندارد.
البته این ضعف عمده و آشکار به تیم های مشاوره نامزدها برمی گردد، چون آنها با ذوب شدن در مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نه تنها جامعه بزرگ ورزش را از یاد بردند، بلکه از ظرفیت این حوزه نیز غافل شدند.
سوء مدیریت، دخالت های پی در پی در حوزه های مختلف، عدم استفاده از مدیران کارآمد و فراگیر شدن فساد در لایه های مختلف مدیریتی و گسترش آن به رشته های مختلف ورزشی سبب شده ورزش ایران در آستانه فروپاشی قرار گیرد.
با نگاهی کلی به رویدادها و اتفاقات عجیب و غریبی که در دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه ورزش و جوانان رقم خورده است، می توان با قاطعیت گفت اگر رئیس جمهور بعدی فکری اساسی و بنیادین برای این مقوله نکند، همچنان شاهد خروج ورزشکاران وقهرمانان از ورزش ایران خواهیم بود، تا حدی که در دوره بعدی المپیک تعداد ورزشکاران ایرانی حاضر در فهرست پناهجویان و مهاجران دو برابر آمار فعلی خواهد شد.
نبود عدالت کافی و نگاه تبعیض آمیز میان رشته های ورزشی در برهه کنونی به عنوان بزرگترین آفت موجود در ساختار مدیریت ورزش، میزان نارضایتی ها در این حوزه را افزایش داده است.در کنار آن سیاسی کاری مدیران ارشد دستگاه ورزش، دخالت های متعدد در انتخابات فدراسیون های ورزشی ، نقش آفرینی در عزل و نصب ها و نبود نظارت کامل در بخش مدیریتی سبب شده امروز هرج و مرج گسترده ای در حوزه ورزش به وجود بیاید.
شاید نامزدهای ریاست جمهوری فرصت آنالیز و بررسی شرایط کنونی حاکم بر ورزش ایران را نداشته باشند، اما مرور اظهارنظرهای اهالی ورزش در رسانه های نوشتاری و اینترنتی و در پی آن گلایه های متعدد هواداران ورزش در شبکه های اجتماعی می تواند این کمک را به آنها داشته باشد تا نگاهی واقعی تر به این حوزه داشته باشند.
نبود شفافیت در ساختار مدیریت ورزش سبب شده امروز فساد به شکل وحشتناکی در این حوزه گسترش یابد، ویروس دلالی به شکل کامل در بدنه ورزش فراگیر شده، تا حدی که در بسیاری از رشته های ورزشی دلالیسم به عنوان یک پدیده مخرب شناخته می شود، اما در نهایت کسی برای مبارزه با آن وارد عمل نمی شود.
و شاید از همه مهمتر نقش جوانان در این حوزه است که به شدت زیر سایه ورزش حقشان پایمال شده و تا آستانه نابودی پیش رفتند تا مشخص شود این دو حوزه پر مخاطب نیاز به توجه جدی و کار کارشناسی شده اورژانسی دارد تا شاید بتوان این بیمار رو به مرگ را دوباره احیا کرد.