نخستین اثرات مثبت ناشی از شوک تغییر کادرفنی تیم فوتبال استقلال در یکی از حساسترین مواقع ممکن در فصل جاری، به چند نتیجه قابلقبول در لیگ برتر و صعود از گروه مرگ رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا منجر شد تا ریسک بزرگ کادر مدیریتی آبیها در یک رویداد بینالمللی بسیار مهم به بار بنشیند اما مشخص است که یک شوک موقت، تأثیری موقت خواهد داشت و قرار نیست که ماه عسل فرهاد مجیدی و هواداران استقلال برای مدت مدیدی ادامهدار شود.
عملکرد موفقیتآمیز آبیپوشان تهرانی در عربستان سعودی هرگز در تهران ادامه نیافت و اردوی استقلال پس از بازگشت به ایران هنوز نتوانسته به یک روند متعادل برسد. تحمل شکست خانگی مقابل ذوبآهن و باخت در شهرآورد پایتخت، کادرفنی آبیها را به گوشه رینگ تبعید کرده و مشتهای پیاپی را به سمت صورت و بدن سرمربی استقلال روانه ساخته است. فرهاد مجیدی که پس از استعفای فراز کمالوند خودش را از همیشه تنهاتر میبیند، کمی هم در این اواخر اسیر حاشیههایی شده که بر فرض محال اگر ضرری هم نداشته باشند، سودی برای این استقلال نخواهند داشت.
برای فرهاد مجیدی و کادری که خالی از مدیرفنیاش شده، دیدارهای جام حذفی به منزله آخرین سنگر قابل دفاع خواهد بود. از آنجایی که مرحله یکهشتم نهایی رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا از اواخر شهریورماه آغاز خواهد شد، مهمترین دستاویز ۷ مقدس سکوهای آبی برای دفاع از داشتههای فنی و تاکتیکیاش از تقابل با همین ذوبآهن در جام حذفی شروع میشود. آبیها برای احیای غرور زخمخورده خود مقابل گاندوها و پس از شکست در تقابل با پرسپولیس، نیاز مبرمی به پیروزی مقابل ذوبآهن دارند تا ورق برگردد.
مشکلات تیم فوتبال استقلال یکی-دوتا نیست و شاید تعدادش از انگشتان دو دست هم فراتر باشد. چه در ابعاد فنی داخل زمین و چه در فضای حواشی بیرون از زمین، آبیها با مصائب ریزودرشتی دستوپنجه نرم میکنند. پیروزی مقابل ذوبیها اما باز هم مانند یک مُسکن موقت وارد رگهای استقلالیها میشود تا فصل به پایان برسد و زیرساختهای تغییر شگرف در رختکن صورت بگیرد.