شکست اخلاقی، ستاره‌ای دیگر روی شانه رقیبِ بی‌اصالت  | آوای استقلال
تاریخ : یکشنبه, ۱۸ آبان , ۱۴۰۴ 19 جماد أول 1447 Sunday, 9 November , 2025
0

شکست اخلاقی، ستاره‌ای دیگر روی شانه رقیبِ بی‌اصالت 

  • کد خبر : 49704
  • ۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۳
شکست اخلاقی، ستاره‌ای دیگر روی شانه رقیبِ بی‌اصالت 
آنچه پس از بازی پرسپولیس_استقلال‌خوزستان در ورزشگاه اتفاق افتاد، یک پیروزی سه گله باشگاهی را به یک مسئله اجتماعی و حقوقی تبدیل کرد؛ وقتی بازیکنان پس از سوت پایان با جنبشی که به «تشویق ایسلندی» معروف است به سمت سکوها رفتند و در کنار هواداران قرار گرفتند، هیچ‌کس انتظار نداشت آن حرکت اقدامی باشد برای ترویجِ شعاری که ماهیتش فراتر از «کری ساده» بود: شعاری که فرهنگ و ماهیت این تیم را به نمایش گذاشت، شعاری با مضمونی غیراخلاقی و هتاکانه که نه فقط رقیب فوتبالی، که حیثیت جمعی و سلامت عمومی گفتارِ ورزشی را هدف گرفت.

این رخداد فقط خطای چند هوادار یا یک لحظهٔ عصبانیتِ زودگذر نیست؛ این محصولِ یک ساختار است: ساختاری که رفتارهای توهین‌آمیز را عادی کرده، آن را بارها بازتولید کرده و در بهترین حالت بی‌تفاوت از کنارشان گذشته است. وقتی صفحه رسمی یک باشگاه و بازیکنانِ همان تیم، بی‌محابا در کنار این رفتار ایستادند یا آن را منتشر کردند، دیگر با یک «مصیبتِ شخصی» روبه‌رو نیستیم؛ با مشروعیت‌بخشیِ سازمانی برای ترویج نفرت‌پراکنی مواجه‌ایم.

قضیه، از منظر حقوقی هم جدی است. شعارهایِ مبتنی بر شعارِ جنسی و تحریک به خشونت کلامی مصداق نفرت‌پراکنی و تشویق به رفتارهای شنیع و غیراخلاقی است و می‌توانند در چارچوب مقررات مربوط به نظم عمومی و امنیت اخلاقی پی‌گیری شوند. این فقط یک بحث اخلاقی یا زیبایی‌شناختی نیست؛ این موضوع سلامت روانیِ فضای عمومی و به ویژه امنیتِ میدانیِ ورزشگاه‌ها را تهدید می‌کند. مسئولیت، صِرف تقبیحِ لفظی کافی نیست، باید نشان داد چه کسانی این فضای سمی را فراهم می‌کنند و چرا نهادهای رسمی، از جمله باشگاه، برای پاکسازی آن اقدامی عملی ندارند؟

در اینجا اما یک تناقض آشکار وجود دارد که نمی‌شود آن را نادیده گرفت: حدادی مدیرعامل باشگاه پرسپولیس، که عملکرد به شدت ضعیفی در انتخاب نیروهای رسانه‌ای داشته و برای تیم روابط عمومی و رسانه‌ای باشگاه خبرنگارانی را برگزیده که به لحاظ گفتمان حتی در مطالب منتشره در رسانه‌ و صفحه‌ شخصی‌شان، هرگز چونان یک ژورنالیست نبوده‌اند( و گفتمان و نوشته‌ها و ادبیاتشان لیدر گونه بوده است) پس از انتشار کلیپ توهین دسته جمعی بازیکنان و هواداران این تیم به استقلال در صفحه رسمی باشگاه، اقدامِ عملیِ تعجب برانگیزی انجام داد و مدیر رسانه‌ای باشگاه را برکنار کرد. این تصمیم، هرچند دیر و ناقص بود اما یک استثناست که نباید ساده از آن گذشت. اعتراف به این «استثناء رفتاری» نه تمجید بی‌پایه که اشاره‌ای به یک رفتار مسئولانه در میانهٔ انبوهی از تصمیمات نادرست است؛ نکته‌ای که اجازه می‌دهد تمرکز اصلی انتقاد را از هوادار به طور صِرف بردارد و به نقش مدیریت و ساختارِ فرهنگی باشگاه و چرایی بازنشرِ این محتوا منتقل کند.

چرا ساختار؟ چون الگوها بازتولید می‌شوند؛ از روابط عمومی‌ که نیروهایی با سابقهٔ بددهنی و بی‌ادبی در آن جمع شده‌اند، تا صفحه رسمی باشگاه که ویدئوی تشویق‌ مشترک بازیکنان و هواداران را منتشر می‌کند؛ همهٔ اینها نشان می‌دهد مشکل از سکو آغاز نمی‌شود بلکه در اتاق‌های تصمیم‌گیری و انتخاب‌های مدیریتی ریشه دارد. مدیر روابط عمومی که سابقهٔ کارش تنها محدود می‌شود به فعالیت در رسانه‌های تماماً هواداری و تولید محتوای مبتذل به لحاظ سخیف بودن کری‌های هواداری، گمان می‌کند انتساب او در سمت روابط عمومی باشگاه دستمریزاد به او به خاطر ادبیات لمپنی و حمایت‌های لمپنیزم او بوده بنابراین قرار نیست رویه‌اش را تغییر بدهد و متحول و مودب شود؛ او و مدیر روابط عمومی و همه آنها که در انتشار این محتوای زننده دت داشته‌اند محصول یک سیستم هستند و آن سیستم است که باید پاسخگو باشد.

این انتقاد اما نباید به‌معنای تطهیرِ رفتارهای فردی هواداران باشد. رفتارهایی مانند اهانت به هواداران تیم‌های دیگر، شعارهای زشت علیه همه رقبا یا رفتارهای نمایشی و زننده در سکوهای بانوان، همه مصداقی از فرهنگ تهاجمی و بی‌حیاگرانه‌ای است که تابِ تحملِ تفاوت و رقابت و شکست و پیروزی و حتی آزادی را ندارد. این رفتارها فقط چهرهٔ فوتبال را مخدوش نمی‌کنند؛ فضای عمومی را رادیکالیزه و شهرها را دوقطبی می‌کنند. وقتی گروهی از هواداران در شهرها به‌دلیل همین رفتارها با برخوردهای تند پاسخ این تیم را می‌دهند، این دوطرفه شدن تنش‌ها را شدت می‌بخشد و خطرناک‌تر می‌کند.

پس راه‌حل کجاست؟ نخست، برخورد حقوقی و شفافیتِ رسانه‌ای: باشگاه‌ها باید متعهد به خط‌مشی‌های واضحِ منع نفرت‌پراکنی شوند و صفحات رسمی نباید محتوایی را منتشر کنند که گویی هیچ مسئولیتی در فرهنگ‌سازی و اخلاقیات بر دوش آنها نیست، آنها نباید با انتشار تصاویر و صداهای غیر‌اخلاقی به ترویج رفتارهای هتاکانه کمک کنند و قبحِ پلیدی و بی‌اخلاقی را از بین ببرد.دوم، بازنگری در انتخاب نیروهای رسانه‌ای و روابط عمومی است

که باید در نهایت وسواس و دقت انجام شود به‌گونه‌ای که شایستگی و اخلاق حرفه‌ای در اولویت قرار گیرند. سوم، آموزشِ جامعهٔ هواداری: باشگاه‌ها در قبال فرهنگِ تماشاگران مسئول‌ هستند و نباید از تولید رفتارهای سمی به‌سادگی عبور کنند.

اینکه یک مدیرعامل پس از بحران، اقدامی انجام دهد ارزشمند است؛ اما اگر تنها نقطه‌ای نورانی وسط اقیانوسی از تصمیمات ناصواب ببینیم، مشکلی حل نخواهد شد. فوتبال، اگر می‌خواهد از ورطهٔ زشتی و نفرت‌پراکنی بیرون بیاید، باید از درون اصلاح شود؛ از انتخاب‌های مدیریتی تا زبان هواداری و انتشارِ محتوا. وگرنه فردا، بار دیگر، پیروزی این تیم که بیشتر افتخاراتش را مرهون و مدیون حمایت‌های پیدا و پنهان مسئولین ورزشی از وزیر ورزش تا کمیته داوران و سازمان لیگ و…است، صحنه‌های زشت دیگری خلق می‌کند و جامعه را به محیطی ناامن و ترسناک تبدیل خواهد کرد و یک برد آنها به بهای فروپاشیِ اخلاقی جامعه تمام خواهد شد.

لینک کوتاه : https://avayesteghlal.ir/?p=49704

برچسب ها

ثبت دیدگاه شما

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها