در قزوین ناداوری کردند، در تهران جواب گرفتند!

به گزارش آوای استقلال، سه پنالتی استقلال را نگرفتند تا مبادا استقلال برنده شود و صدرنشینی اش ادامه دار شود!
سه پنالتی استقلال ناجوانمردانه دیده نشد تا خشم خدا هم برانگیخته شود و تیمی که به خاطرش وجدان و اخلاق و شرافت را قربانی می کنند در ثانیه های واپسین وقت اضافه گل تساوی را دریافت کند تا چوب خدا بر تن فساد و تبانی دل حامیان قانون شکن این تیم را بسوزاند!
در روزی که استقلال می توانست با تفاضل گل بالا تیم برتر میدان باشد و به صدرنشینی مقتدرانه اش ادامه دهد و در تفاضل گل هم پیشی بگیرد، داوران این بازی با مهندسی کمیته داوران، تا ته بی وجدانی را تخته گاز رفتند و در مقابل چشم آنهمه هوادار و آنهمه دوربین، چشمان خود را روی خطاهای فاحش شمس آذر قزوین بستند تا استقلال را ناکام بگذارند نه به خاطر شمس آذر قزوین بلکه به خاطر تیم محبوبشان که امسال تمام امتیازات را، تاکیید می کنیم تمام امتیازات را از داوری دارد و البته از کسر امتیاز سپاهان که این هم با حمایت فدراسیون فوتبال اتفاق افتاد!
داورانی که نه نگران افکار عمومی هستند نه به خدا و قیامت و روز حساب و کتاب اعتقادی دارند که اگر داشتند هرگز چنین بی مهابا و از روی عمد حق کشی نمی کردند آنها هر چه از دست شان بر می آمد برای عقب کشاندن استقلال انجام دادند هر چه زور داشتند، هر میزان وقاحت در وجودشان بود را یکجا و در این بازی استفاده کردند تا پاداش خوش خدمتی شان را بعد از بازی دریافت کنند !!
اما خدا نکند که خدا را خشم گیرد آن وقت هیچ کس یارای مقابله با اراده خداوند را ندارد.
در قزوین استقلال را قربانی کردند و خدا حق آنهمه ظلم شان را در تهران کف دست شان گذاشت.
در شرایطی که هواداران و البته آن حامیان که می‌دانید چه کسانی هستند، منتظر شنیدن سوت پایان مسابقه و جشن و پایکوبی و شمردن سود خودشان بودند، به یک باره به زمین خوردند.
چه گلی بود
نازنین گل!
با زرنگی می‌خواستند مدعی شوند توپ را بیرون زده اند اما نشد، نتوانستند، خواست خدا بود تا نتوانند گل سالم صنعت نفت را نبینند وگرنه از داوران بعید بود گل حریف پرسپولیس که به خاطر سخت بودن تشخیص به راحتی می توانستند نپذیرند، را قبول کنند، این واقعا تنها کار خدا می تواند باشد و بس!
تمام تلاش شان را کردند که استقلال ببازد اما نباخت، تمام تلاش شان را کردند هوادارانی که با دنیایی اشتیاق و امید برای تشویق تیم محبوب شان به قزوین رفته بودند را مغموم و ناراحت راهی خانه های شان کنند و سرانجام استقلال در میان حمایت و تشویق های بی امان دوستدارانش یک تساوی تلخ کسب کرد و با یک امتیاز دلخور و دمق و ناراحت راهی تهران شد غافل از آنکه خدا هست در اندیشه ما!
غافل از آنکه خنجر عدالت در ثانیه های آخر بازی به کمر فساد و تبانی خورد تا هوادارانی که ساعاتی قبل به خاطر ظلم به تیمشان خسته و نا امید شده بودند به یکباره به رقص و پایکوبی بپردازند و با همه وجود بخندند و شاد شوند از اجرای عدالت و هوادارانی که از ظلم به استقلال خوشحال بودند و به خاطر حمایت داوری از تیم محبوب شان سر از پا نمی شناختند سر در گریبان فرو کنند!
این اگر اجرای عدالت الهی نیست پس چه نام دارد؟