خالدآبادی در حالی از فهرست استقلال کنار گذاشته شد که فصل گذشته در بازیهایی که به میدان رفت، عملکرد قابل قبولی از خود نشان داد و بهعنوان یک دروازهبان آیندهدار شناخته میشود. با این حال، مدیران استقلال ترجیح دادند او را کنار بگذارند و بهجای او سراغ علیرضا فرعباسی، دروازهبان ملوان رفتند؛ گلری که خودش مدعی حضور در ترکیب اصلی است و بهطور طبیعی، رقابتش با سید حسین حسینی از همین حالا میتواند به تنش و حاشیه منجر شود.
در این میان، باشگاه نهتنها سرمایه انسانیاش یعنی خالدآبادی را از دست داده، بلکه با جذب دروازهبان جدید، خود را در معرض دو بحران قرار داده است:
اول، احتمال شروع حاشیه بین حسینی و فرعباسی، و دوم، ایجاد دودستگی بین هوادارانی که هنوز نمیدانند برنامه باشگاه برای آینده دروازه چیست.
سؤال اساسی اینجاست: باشگاه استقلال بالاخره چه تصمیمی برای سید حسین حسینی دارد؟ با این دروازهبان باسابقه و ملیپوش تمدید نکردهاند، از آن سو دنبال جذب گلر جدید هستند و همزمان مذاکره با یک گزینه خارجی هم در جریان است!
این رفتارها نهتنها حرفهای نیست، بلکه پیام روشنی هم به بازیکن نمیدهد. حسینی باید بداند که آیا در برنامه تیم هست یا نه؟ اگر نیست، چه کسی مسئول این تصمیم است؟ آیا واقعاً ساپینتو حسینی را نمیخواهد یا تصمیم از جای دیگری گرفته شده و فقط به سرمربی نسبت داده شده است؟
مدیریت باشگاه در شرایطی قرار دارد که باید با شفافسازی و صداقت، افکار عمومی را آرام کند، نه آنکه با تصمیمات متناقض، فضای باشگاه را ناآرامتر کند.
حفظ استعدادهای جوان، داشتن یک برنامه مشخص برای هر پُست و پرهیز از تصمیمهای احساسی، حداقلهایی است که یک باشگاه حرفهای باید رعایت کند.
متأسفانه استقلال این روزها حتی در همین حداقلها هم دچار سردرگمی و آشفتگی است.
تداوم این روند، تنها یک نتیجه دارد: از دست رفتن آرامش تیم، ایجاد حاشیه بین بازیکنان و بیاعتمادی بیشتر در بین هواداران.
استقلال به مدیرانی نیاز دارد که بدنه تیم را بشناسند، ارزش بازیکنان را درک کنند و بدانند که ثبات و انسجام، مهمترین عامل موفقیت در فوتبال حرفهای است — چیزی که فعلاً نشانی از آن در اردوگاه آبیها دیده نمیشود.