به گزارش آوای استقلال، حمید مطهری روز گذشته در یک برنامه تلویزیونی بهزاد غلامپور را عامل آغاز درگیری های پایان بازی دربی دانست. بهزاد غلامپور در واکنش به این ادعا به طرفداری گفت:این دربی هم مثل تمام دربی های قبلی یک بازی بود که برگزار شد و حالا دیگر به تاریخ پیوسته است. یک تیم برنده شد، یک تیم بازنده، حوادثی هم داشت که برخی در متن بازی اتفاق افتاد و برخی در حاشیه بازی، این اولین دربی زندگی من نبود که احساساتی شوم، قبل از این چه به عنوان دروازه بان و چه در جایگاه مربی، بارها در دربی ها بردم، باختم، مساوی کردم، کلین شیت داشتم، بالا و پایین دربی را دیدم و کم تجربه نیستم که به قول مربی محترم پرسپولیس، ضربان قلبم بالا برود و از خود بیخود شوم. در آن صحنه از روی نیمکت بلند شدم و به سمت بازیکنان رفتم تا آنها را از هم دور کنم. من دست روی هیچ بازیکنی بلند نکردم و فقط بازیکنان خودی و تیم حریف را هل دادم که با هم درگیر نشوند.
بهزاد غلامپور ادامه داد:من تعجبم از حمید مطهری است. ایشان از یک طرف می گوید روز بازی ضربان قلب مربی و بازیکن بالاست و در این شرایط باید تمرکز داشت و از طرف دیگر با گذشت ۴ روز از بازی، هنوز انگار ضربان قلب ایشان پایین نیامده بود و با حرارت حرف می زد و من را متهم می کرد. امیدوارم امروز دیگر ضربان قلب ایشان پایین آمده باشد و موقع حرف زدن در مورد پیشکسوت، حرمت نگه دارد و قضاوت نکند. من همیشه برای بزرگ تر از خودم حرمت قائل هستم و هرگز به خودم اجازه نمی دهم دیگران را قضاوت کنم. من در دربی هایی حضور داشتم که جنجال شد و ورزشگاه به هم ریخت اما من دخالت نکردم چون اهل حاشیه نیستم، این بار هم دعوا جلوی نیمکت ما بود و یک لحظه احساس کردم اگر گلاویز شوند، آینده فوتبالی شان تباه می شود، رفتم آنها را هل دادم که از هم فاصله بگیرند. کریم باقری هم همین کار را کرد، چون نمی خواست بچه ها سر یک لحظه احساساتی شدن آینده فوتبال شان نابود شود.
بهزاد غلامپور تاکید کرد:همیشه برای حمید مطهری احترام قائل بودم و هستم و در محافل فوتبالی بارها گفتم حمید چون خودش فوتبالیست بوده، آنالیزور خوبی است و از لحاظ فنی می تواند به سرمربی تیم کمک کند، نمی دانستم ایشان قاضی هم شده اند و حکم صادر می کنند. کاش حمید مطهری اجازه می داد پنجشنبه در جلسه کمیته انضباطی شرکت می کردیم، بعد من را محکوم می کرد. به قول ایشان، ما اول معلم هستیم، بعد مربی، وای به حال جامعه ای که معلم در آن حرمت پیشکسوت را نگه ندارد.