بازیکنی که یک سال تمام بدون تیم مانده بود، ناگهان با آغوش باز مدیران پرسپولیس به تهران آمد؛ بدون اینکه کسی بپرسد چرا فوتبالیستِ با سابقهی تاتنهام و پاریسنژرمن باید در اوج دوران حرفهایاش اینچنین بیکار بماند.
جواب روشن است: همان چیزی که ایفمارک کشف کرد؛ هپاتیت. بیماریای که نه فقط آیندهی فوتبالی او را تهدید میکند، بلکه میتواند سلامت سایر بازیکنان را هم به خطر بیندازد. سازمان لیگ هشدار داد، کارشناسان پزشکی نظر دادند، اما پرسپولیس چه کرد؟ بهجای فسخ قرارداد، بیانیه داد و گفت: «اگر تهدیدی وجود داشت، اقدام میکردیم!» انگار با بیماری واگیردار میشود مثل کارت قرمز داور چانه زد.
این ماجرا یادآور پروندهی نبیل باهویی است؛ همان خریدی که پرسپولیس برای حفظش به جعل مدارک پزشکی روی برد. آن زمان هم باشگاه بهجای پذیرش اشتباه، راه غیرقانونی را انتخاب کرد. امروز هم همان ذهنیت خطرناک تکرار میشود: بیماری؟ مهم نیست! قانون؟ بیاهمیت! سلامت جمعی؟ فدای منافع شخصی!
پرسپولیس حتی در عقد قرارداد هم اصول اولیه را رعایت نکرد. در فوتبال حرفهای، بازیکن پیش از هر توافق مالی باید تستهای کامل پزشکی بدهد. اما اینجا همهچیز برعکس است؛ اول قرارداد، بعد تازه کشف بیماری! این رویه نه فقط در شأن یک باشگاه بهاصطلاح حرفهای نیست، بلکه توهینی آشکار به شعور هواداران است.
چه کسی پاسخگوی این بیقانونی است؟ اگر اوریه بعد از سه ماه درمان باز هم قادر به بازی نبود، چه کسی پاسخگوی ضرر هنگفتی است که از جیب و از سر سفرهی مردم پرداخت شده؟ اگر بیماری منتقل شد، چه کسی مسئول است؟ مدیرانی که قرارداد را بستند یا پزشکانی که سکوت کردند؟
پرسپولیس باید بفهمد که اینجا پای جان انسانها در میان است. قانون پزشکی را نمیشود خرید، جعل یا دور زد. اوریه نه اولین قربانی این مدیریت بیانضباط است و نه آخرین، اگر همچنان راه باهوییسازی ادامه پیدا کند.
اینبار دیگر ماجرا فقط فوتبال نیست؛ مسئله، مسئولیت اجتماعی و سلامت انسانهاست. پرسپولیس اگر میخواهد بزرگ باشد، باید از دایرهی دروغ و قانونگریزی بیرون بیاید؛ وگرنه تاریخ او را بهخاطر بیاخلاقی و رسواییهای پزشکی به یاد خواهد سپرد.