به گزارش آوای استقلال، باید از رفیعی پرسید اگر نمایندگان فعلی مجلس، همین حرفها و نوشتههای خودش را در پاسخ به استدلال های حقوقی او مقابل چشمانش قرار دهند، چه جوابی خواهد داشت؟ دلیل اینهمه تناقض چیست؟ آیا رفیعی حاضر است با نظریات ۱۰ ماه پیش خود مقامات فیفا را قانع کند که همین تعریف فعلی از فدراسیون فوتبال در اساسنامه، کفایت میکند و هیچ دخالتی از سوی دولت و مجلس در کار آنها نمیشود؟
بعداز اعلام رسمی اخراج استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا با حکم ای اف سی، حالا نگرانی ها درباره دومین بحران جدی فوتبال ایران افزایش یافته است.
به گزارش تابناک ورزشی، در حالی که مهلت یکساله فیفا به فدراسیون فوتبال ایران و نهادهای قانونی کشور در مورد اساسنامه این فدراسیون و اعمال تغییراتی در بند یک آن رو به اتمام است و کمتر از ۵۰روز تا دهم اسفندماه فرصت باقی است، حالا اصطکاک ها بین برخی نمایندگان مجلس با مدیران ارشد فدراسیون فوتبال شدت گرفته است و با ادامه این رویه امیدها به اصلاح اساسنامه وفق خواسته فدراسیون جهانی روز به روز کمرنگ تر می شود.
در این میان اظهارنظرهای عجیب و بعضا متناقض برخی افراد غیرمسئول در این پرونده مهم و ملی، گره ماجرا را کورتر کرده است. یکی از این چهره ها که اکنون با عنوان مشاور در فدراسیون فوتبال اختیارات وسیعی پیدا کرده اما هیچ مسئولیتی در قبال موضع گیری هایش قبول نمی کند، دکتر غلامرضا رفیعی است؛ فردی که با حکم عزیزی خادم در فدراسیون فوتبال مستقر شده و درباره مهمترین مسایل فوتبال ایران در حوزه های داخلی و خارجی مصاحبه و دخالت می کند.
با جستاری کوتاه در اظهارات سابق و فعلی این حقوقدان خبرساز می توان تناقض های آشکاری را پیدا کرد که ظرف مدت بسیار کوتاهی رخ داده و مشخص نیست چرا کسی که تا همین سال گذشته؛ در مورد اساسنامه فدراسیون فوتبال جملات روشن و صریحی ذکر می کرد حالا با چرخشی ۱۸۰درجه ای تغییر نظر داده است.
غلامرضا رفیعی در تازه ترین مصاحبه خود در حالی ماده یک و ۸۶ اساسنامه فدراسیون را خط قرمز فیفا اعلام کرده است و در ضرورت تامین خواسته فیفا صحبت می کند که نظریات سابقش مخالف این معنی را می رساند.
رفیعی درمورد اصلاح ماده یک اساسنامه فدراسیون فوتبال می گوید:
درباره ماده یک و ۸۶ اساسنامه فدراسیون فوتبال باید بگویم دستگاههای اجرایی طبق ماده پنج قانون مدیریت خدمات کشوری شامل شرکتها، دستگاههای دولتی و نهادها و موسسات غیردولتی میشوند. ۵۳ فدراسیون ورزشی آماتوری از سال ۷۳ جزو نهادهای عمومی غیردولتی هستند و اساسنامهشان به تایید دولت رسیده است. محل مناقشه اکنون همین است که فیفا به ما گفته فدراسیون در حکم دستگاه اجرایی و ذیل نهادهای عمومی غیردولتی است. باید در این مورد شفافسازی کنید و فدراسیون نهاد غیردولتی شود. دیوان عدالت اداری هم گفته فدراسیون از شمول دستگاههای اجرایی ماده ۳ و ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری خارج است. رای وحدت رویه و هیات عمومی تا زمانیکه مجلس، ریاست قوه قضائیه یا دیوان عمومی خلاف آن را صادر نکند برای ما از لحاظ حقوقی معتبر است. به عنوان موکلین از وکلای خود در مجلس استدعا یا مطالبه داریم این راه حل موقت را تبدیل به دائمی کنند… فیفا میگوید وزیر ورزش نباید حق عزل، برکناری رئیس یک فدراسیون و تعیین سرپرست برای وی را داشته باشد. فیفا در دولت احمدینژاد به همین دلیل فوتبال ایران را تعلیق کرد.
اما نظرات رفیعی در خصوص ماهیت حقوقی فدراسیون، قبل از گرفتن حکم مشاور عالی در فدراسیون فوتبال با حال حاضر که این سمت را در احتیار دارد، تناقص معناداری پیدا کرده است. به طور مثال غلامرضا رفیعی در یادداشتی که ۲۲ آبان ۹۷ درباره تصویب و ابلاغ قانون بازنشستگی توسط مجلس شورای اسلامی و اجرای آن در فدراسیون فوتبال نوشته و برای انتشار در اختیار رسانه ها قرار داده؛ اینطور می گوید:
این قانون به معنای نقض مواد ۱۴ و ۱۹ اساسنامه ۲۰۱۸ فیفا توسط قوه مقننه یک کشور نیست. مضافا اینکه با اجرای این قانون، مجمع عمومی هر فدراسیون ورزشی کماکان بر اساس اساسنامه خود و الزامات مذکور در ماده ۱۹ اساسنامه فیفا اقدام به برگزاری مجمع عمومی و انتخابات دموکراتیک و نهایتا انتخاب رئیس و اعضاء هیات رئیسه فدراسیون مربوطه خواهد کرد. بنابراین دولت (وزارت ورزش) و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران هرگز خود درصدد انتخاب رئیس و اعضای جدید هیات رئیسه و رئیس فدراسیون فوتبال و سایر فدراسیون های ورزشی نیست تا از مصادیق نقض اساسنامه فیفا تلقی شود. آقایان تاج و ساکت باید در اسرع وقت به نامه دبیرکل محترم فیفا پاسخ داده و شائبه و شبهه نادرست دخالت دولت جمهوری اسلامی ایران در مدیریت فدراسیون فوتبال را مردود اعلام کنند تا این مسئله بناحق آثار و تبعات ناخوشایندی را برای فوتبال ایران در پی نداشته باشد.
جالب اینکه دکتر رفیعی در تاریخ ششم اسفند سال گذشته یعنی تنها چند روز تا برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال و انتخاب عزیزی خادم در مجمع که به پست فعلی وی منجر شد، مصاحبه ای با خبرگزاری ایسنا انجام داده و موارد زیر را به صراحت مطرح کرده است:
نقطه مقابل نهادهای غیرعمومی و غیردولتی، نهاد خصوصی است. فکر نمیکنم کسی بپذیرد که فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران یک نهاد خصوصی باشد. درباره بند یک اساسنامه فدراسیون فوتبال، به نظرم وقتی میگویند فدراسیون فوتبال نهاد غیرانتفاعی و غیردولتی است، یعنی این فدراسیون خصوصی است. وقتی فدراسیون فوتبال خصوصی است، چه نیازی دارد که دولت این ماهیت را تصویب کند؟ بر اساس سیاهه ای که در اساسنامه نوشتهاند، چه نیازی است که دولت جمهوری اسلامی ایران، فدراسیون را به عنوان موسسه خصوصی تایید کند؟ هر زمان که دولت یا حاکمیت درباره فدراسیون و نحوه اداره آن حرف بزنند، میگویند در امور فدراسیون دخالت میکنید و مدام چوب فیفا را بلند میکنند و میگویند تعلیق میشویم. خودشان میگویند فدراسیون فوتبال غیردولتی و غیرانتفاعی است ولی استدعا دارند که دولت این موضوع را تایید کند! کجای دنیا فدراسیون فوتبال را خصوصی تعریف میکنند؟
وقتی حاکمیت یا هر کسی بخواهد حرف بزند اهالی فدراسیون فوتبال میگویند دخالت نکنید، آیا تایید یا عدم تایید اساسنامه از سوی دولت به معنای دخالت نیست؟ آقایان میخواهند مهر دولت را بگیرند تا مشکلات خودشان حل شود. میخواهد هر وقت دولت میگوید چرا قراردادهای بدی را بستهاید یا فساد، شرطبندی و تبانی وجود دارد، بگویند تو حرف نزن. قوه قضاییه میگوید چرا قرارداد ویلموتس به این شکل است، میگویند قوهقضاییه و دادستان حق دخالت ندارند. اساسنامه فدراسیون فوتبال که آش نیست جلوی دولت بگذارند و بگویند “بخوری پاته، نخوری پاته”! … الان دیوان محاسبات و مجلس باید ورود کنند که وزارت ورزش و سازمان برنامه و بودجه برای چه به این فدراسیون پول میدهند؟
تناقض آشکار در مواضع رفیعی ظرف کمتر از یکسال اخیر، خود گویای دوگانگی در عقاید و تاثیر پست و جایگاه در اظهارنظرهای افرادی است که خود را حقوقدان و وکیل بین المللی معرفی می کنند اما سر بزنگاه چنین چرخش عجیبی در مواضع شان دیده می شود.
باید از رفیعی پرسید اگر نمایندگان فعلی مجلس، همین حرف ها و نوشته های خودش را در پاسخ به او مقابل چشمانش قرار دهند، چه واکنشی خواهد داشت؟ دلیل اینهمه تناقض چیست؟ آیا رفیعی حاضر است با نظریات ۱۰ ماه پیش خود مقامات فیفا را قانع کند که همین تعریف فعلی از فدراسیون فوتبال در اساسنامه، کفایت می کند و هیچ دخالتی از سوی دولت و مجلس در کار آنها نمی شود؟
به نظر می رسد دوستان بار دیگر با استفاده از تاکتیک تکراری چماق و تهدید به تعلیق از سوی فیفا، که خود نسبت به بهره گیری از آن توسط مدیران سابق هشدار می دادند، قصد نشاندن خواسته خود به کرسی را دارند و مجلس را برای تصویب موضوعی که خود نیز قبلا ضرورتی در ان نمی دیدند، تحت فشار قرار داده اند.
حالا تصمیم با رییس فدراسیون فوتبال است که با طناب آرای متناقض مشاور عالی خود، دست و پای فدراسیون را ببندد و یک بحران خودساخته و خطرناک ایجاد کند یا در فرصت باقیمانده با اتخاذ سیاستی صادقانه و تعاملی با نمایندگان مجلس و دولت، فیفا را نسبت به اساسنامه فعلی متقاعد سازد.