حجازی که در دوران فوتبالش به دلیل دارا بودن شاخصهای فنی متمایز از تمام همدورههای خود بود، بعد از بازنشستگی و شروع فعالیت در حرفه مربیگری با چالشهایی مواجه شد که شاید بتوان به جرأت گفت بخش عمده محبوبیت وی مرتبط با همان چالشهاست.
به واقع، اگر زندگی ورزشی ناصر حجازی را به دو بخش تقسیم کنیم، بخش دوم و چالشبرانگیز زندگی او مهاجرت به بنگلادش و دوران پس از آن است. این مهاجرت، که به نوعی ناخواسته و غیرقابل پیشبینی محسوب میشد، باعث شد حجازی بر اصول و آرمانهای خود پافشاری کند و در برابر برخی خواستهها و فشارها تسلیم نشود. دقیقا همین ایستادگی و مقاومت، و به جان خریدن مشکلات فراوان، از این چهره مستقل و محبوب استقلال، یک اسطوره بیبدیل ساخت که شاید تا ابد در تاریخ فوتبال ایران شاهد ظهور چنین شخصیتی نباشیم.
جالب اینکه، علاوه بر هواداران استقلال، بسیاری از طرفداران ناصر حجازی، مردمی هستند که حتی علاقهای به فوتبال ندارند. اما کاراکترهای خاصی که در شخصیت حجازی وجود داشت، آنقدر برای مردم جذاب بود که بدون آنکه هوادار و دوستدار فوتبال باشند، ناصرخان تبدیل به اسطوره آنها شد.
و شاید فضیلتی بالاتر از این نباشد که یک چهره مردمی و جنتلمن، سالها پس از مرگ هم محبوب عامه مردمی باشد که بسیاری از آنها نسل جوان جامعه را تشکیل میدهند و نه بازیهای حجازی را به یاد دارند و نه دوران مربیگری او را دیدهاند. اما هر سال در روز ۲۳ آذرماه، که زادروز ناصر حجازی است، فضای مجازی و رسانهای کشور پر میشود از پیامها و مطالبی که عاشقان ناصرخان در توصیف شخصیت ممتاز او منتشر میکنند. همین برای جاودانه شدن کافی است که یک ملت بزرگ، بدون هیچ تبلیغ و فشار جانبی، به یاد اسطوره محبوب خود باشند و فراموشش نکنند.
روحش شاد و یادش گرامی.