عضو جدید هیئت مدیره باشگاه استقلال از گرد راه نرسیده اذعان داشته اند: انتخاب من به عنوان هیئت مدیره نه با لابی های سیاسی بوده و نه سفارش وزیر و وکیل…
اگر اینگونه است و ما هم اگر بپذیریم که(نمی پذیریم) شبهات بسیاری پیش میآید اینکه میگوید مجموعه تصمیم گیران باشگاه و هلدینگ خلیج فارس با توجه به تحصیلات و سوابق کاری ام به این نتیجه رسیده اند که میتوانم به باشگاه کمک کنم این جمله اش جای سوال دارد باید از ایشان پرسید؛ مگر بین پیشکسوتان استقلالی، هواداران تحصیلکرده، مدیران ارشد شرکتها و سازمانهای اقتصادی و خیلی از متخصصان و دلسوزان ارگانهای ذی ربط و ذی نفوذ در امر حمایتی ، که علاقه مند حضور بی منت در استقلال و خدمت خالصانه و تخصصی هستند کسی نبود که رییس هیئت مدیره و یا رییس پرسپولیسی مجمع باشگاه استقلال به این نتیجه برسد که از کسی درخواست کمک کنند که سابقه به جای گذاشتن ۱۱۰ میلیارد تومان انحراف بودجه در باشگاه ذوب آهن اصفهان نداشته باشد؟! اگر صورتهای مالی باشگاه ذوب آهن در زمان مدیریت ایشان استخراج و اعلام شود معلوم خواهد شد که مدرک کارشناسی ارشد اقتصادی ایشان چقدر در آنجا کارساز و مفید بوده است که حالا میخواهد در بزرگ ترین باشگاه ایران اقدامات اقتصادی مفید انجام دهد!
شما انحراف ۱۱۰ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ را با تورم امروز قیاس کنید یعنی ۵ سال پیش که اتفاقا اختیارات تام داشته و بودجه بندی و منابع و مصارف باشگاه کلا در حیطه وظایف و عملکردش بوده، باشگاه تحت هدایتش را با چالش و تنش بسیاری مواجه کرده که هنوز هم مدیران بعدی ذوب آهن از شر آن خلاص نشده اند. اگر ایشان علم اقتصاد خوانده اند و با سوابق علمی درخشانی که مطرح کرده، چطور نتوانسته در باشگاهی مثل ذوب آهن که همواره از ثبات و پایداری ارزشمندی برخوردار بوده و در طول تاریخ هم از نظر فرهنگی و هم از منظر اقتصادی دوام و قوام بهتری نسبت به خیلی از باشگاههای دیگر داشته ،را به جای بدهکاری و انحراف بودجه، به سود دهی معمولی برساند؟! ضمن اینکه چطور نتوانسته باشگاه تحت هدایتش را با تمام امکانات و اختیارات به سمت و سوی
موفقیت رهنمون کند؟ این در حالی است که باشگاه استقلال با این همه دردسر و مشکلات آیا با برنامه های ادعایی اقتصادی ایشان به جایی خواهد رسید؟!
عضو جدید هیئت مدیره میفرماید من برای خود اصول و عقایدی دارم که بر سر آنها هم معامله نمیکنم این جمله بسیار تکان دهنده است فریدونی در واقع از موضوعی حرف میزند که بدیهی ترین نوع عمل مدیریتی است و با مطرح کردن آن شق القمر نکرده است. (البته اگر این جمله را نیز از ایشان قبول کنیم که باز هم قبول نمیکنیم) برای نتایج این اصول و اعتقاد مطرح شده دلایل قانع کنندهای از مصاحبه خود ایشان میآوریم :در سه دوره که عضو هیئت مدیره باشگاه ذوب آهن بودم دوران حضورم به یک سال نرسید و خیلی زود جدا شدم بار اول به دلیل ریخت و پاشهای مالی بی قاعده بار دوم به
دلیل اعمال نظرات غیر اصولی مدیر عامل وقت شرکت ذوب اهن به عنوان مالک باشگاه و بار سوم به خاطر دخالتهای غیر کارشناسی اشخاص و نهادهای غیر مرتبط غیر مسئول”….
از این اعتراف توجیه ناپذیر و فرافکنانه ایشان به این نتیجه میرسیم که در عرض یک سال سه بار مدیریت کرده که هیچکدام از آنها اثربخش نبوده که هیچ بلکه خسارتهایی هم به بار آورده که انحراف بودجه ۱۱۰ میلیاردی یکی از شاهکارهای اقتصادی ایشان بشمار میرود از این عملکرد و حرفهای ایشان استنباط میشود که فریدونی جایی آمده که دهها برابر بیشتر از ذوب آهن با چالش و مشکلات پیچیده مواجه است و با این تفاسیر بعید به نظر میرسد بتواند کوچک ترین اقدام سازنده و پیش برندهای در اینجا داشته باشد. کلا مسیر را اشتباهی آمده و صحبتهای دهان پر کن ایشان نیز دردی را دوا نخواهد کرد در پایان ذکر این نکته نیز لازم است که بگوییم این شعارها و برنامههای غیر واقعی ادعایی نمیتواند دردی از استقلال را دوا کند و کاملا گویاست که ایشان با لابی های سیاسی و سفارش و واسطه، پست ارزشمند عضویت در هیئت مدیره باشگاه استقلال را تصاحب کرده است.
ضمن اینکه ایشان در سال ۱۴۰۱ با مراجعه به مدیر عامل وقت باشگاه استقلال طرحی را برای برون رفت از مشکلات مالی مطرح کرد که به هیچ وجه قابل اجرا نبود و در صورت اجرایی شدن آن باشگاه استقلال با بحران عظیمی مواجه میشد که در شرح کامل آن بزودی منتشر خواهد شد.