خواندن چنین خبرهایی از کشورهای شرق آسیا جای تعجب ندارد اما تکرارش هم هرگز از جذابیت اصل خبر نمیکاهد:
«رئیس یکی از بزرگترین شرکتهای لبنی کرهجنوبی با متهم شدن به انتشار عمدی اطلاعات غلط درباره این که ماست این شرکت در مبارزه با کرونا موثر است، کنارهگیری کرد. هونگ در یک عذرخواهی عمومی تلویزیونی گفت: من از سمت ریاست نامیانگ دایری استعفا میدهم تا مسئولیت همه اینها را بر عهده بگیرم و مدیریت را به فرزندانم نمیسپارم.»
آقای هونگ در جایگاه مالک این شرکت بزرگ میتوانست از این سمت کنارهگیری نکند یا حتی در بدترین حالت ممکن، مدیریت امور را به فرزندانش بسپارد. نه دولت میتوانست در این زمینه از او ایراد بگیرد نه بخش خصوصی قرار است به کسی جواب پس بدهد اما او در پیشگاه افکار عمومی مسول است؛ این مسولیت پذیری اجتماعی است (در عکس میبینید که عرق شرم بر پیشانی آقای هونگ نشسته) که کشورهای شرق آسیایی را به این درجه از پیشرفت رسانده…
در فوتبال ایران، قراردادی به درست یاغلط با آقای مارک ویلموتس منعقد شد که فقط تبعات محکومیت فدراسیون در فیفا پیرامون دستیاران این مربی بالغ بر ۳۵ میلیارد تومان است؛ این رقم منهای آن پولهای هنگفتی است که باید به خود ویلموتس بپردازیم؛ در واقع اگر فوتبال ایران، نقره را داغ میکرد و روی دستش میگذاشت، تا این اندازه که ویلموتس عصاره فدراسیون را چلاند، باعث درد و سوزش نمیشد.
وقتی رای پرونده ویلموتس در فیفا صادر شد، از نهادهای مختلف بگیرید تا افراد مسئول، مدعی شدند مسببان قرارداد ویلموتس که چنین ضرر و زیان هنگفتی را به فوتبال ایران وارد کردند باید محاکمه شوند. افراد طرف قرارداد با ویلموتس اما نه تنها حاضر به عذرخواهی نشدند و بابت این مدیریت مشعشع خود، سر تعظیم مقابل افکار عمومی فرود نیاورند که وعده برخورد قانونی با آنها هم به جایی نرسید. در این باره حتی به یک اطلاعرسانی کوتاه هم بسنده نشد!
یادتان میآید ادعا میکردند که مبلغ قرارداد و جرایم تعلق گرفته به آن باید از جیب همان کسانی پرداخت شود که این فاجعه ملی را رقم زدند؟ ما خوب یادمان میآید که چنین قول و قراری گذاشته شد اما به جای این که اموال و دارایی آنهایی که فوتبال ایران را به این انداختند به مخاطره بیفتد، ساختمان مستهلک فدراسیون که با هزار بدبختی در سالهای گذشته تهیه شده بود، به دلیل مطالبت شرکت شستا بر باد رفت و سند شش دانگ آن به نام همین شرکت زده شد.