استقلال در این مسابقه هم مثل دیدارهای گذشته با آرایش پایه ۱-۳-۲-۴ پای به میدان گذاشت، اما برای اولین بار در این ۳ بازی، از حضور همزمان دیاباته، مطهری و قایدی بهره برد؛ بدین شکل که مطهری و قایدی به عنوان دو بال راست و چپ و دیاباته به عنوان تک مهاجم در ترکیب بودند. در سمت راست خط دفاع هم سید احمد موسوی جایگزین کاپیتان غفوری شده بود و تغییرات اعمالشده در ترکیب آبیپوشان باعث انتقال هرویه میلیچ به نیمکت شده بود. الدحیل هم مانند دیدارهای گذشته با آرایش پایه ۱-۳-۲-۴ وارد میدان شد و تنها تغییر در نفرات این تیم به حضور محمد موسی علی در پست دفاع راست به جای اسماعیل محمد مربوط میشد. موسی که پیش از این بیشتر در دفاع وسط به کار گرفته میشد، این بازی برای مهار قایدی به پست دفاع راست رفت و نسبت به دفاع چپ الدحیل بسیار ایستا بود.
استقلال و یک مشکل تکراری؛ بازیسازی از عقب!
از ابتدای حضور مجدد فرهاد مجیدی روی نیمکت استقلال، مسعود ریگی به عنوان نفر سوم به فضای میان دو مدافع میانی استقلال در فاز اول بازیسازی اضافه میشود. پیشتر و در آنالیزهای گذشته هم اشاره شد حضور بازیکن محافظهکاری مثل ریگی که توان یا جرئت ارسال پاسهای قطری با مسافت زیاد یا ارسال پاسهای طولی را ندارد، در نقطهی مرکزی عرض ۳ نفرهی استقلال چندان کاربردی ندارد. ریگی را از این حیث میتوان با کاسمیرو، هافبک دفاعی رئال مادرید، مقایسه کرد؛ در تیم زیدان هم هنگام بازیسازی از عقب زمین یک عرض ۳ نفره تشکیل میشود، اما به جای حضور کاسمیرو که توانایی بازیسازی پایینی دارد، این تونی کروس آلمانی است که به عنوان «false fullback»، به عنوان نفر سوم، به سمت چپ دو مدافع میانی رئال اضافه میشود و کاسمیرو کمی جلوتر میایستد.
در تیم استقلال هم با توجه به الزام حضور ریگی در ترکیب اصلی( به دلیل مؤثر بودن او در فاز دفاع)، شاید بهتر باشد رضاوند به عنوان نفر سوم به خط اول بازیسازی منتقل شود که این اتفاق تاکنون نیفتاده است. مسعود ریگی در بازی با الدحیل ۲۸ پاس ارسال کرد که تنها ۵ مورد آنها رو به جلو بودند و از این ۵ مورد هم تنها یکی( به دیاباته) مسافت زیادی را طی کرد. به غیر از این ۵ پاس، ریگی دو پاس قطری خوب برای موسوی ارسال کرد و سایر ۲۱ پاس این بازیکن یا رو به عقب و در عرض بود یا پاسهای مورب با مسافت بسیار کم. سرانجام هم دروازهی استقلال روی یکی از این پاسهای در عرض ریگی باز شد.( تصویر ۱)
تصویر ۱: در لحظهی ارسال پاس در عرض ریگی برای یزدانی، رضاوند و اسماعیلی تحت مراقبت شدید کریمی و بوضیاف قرار دارند و عملاً در دسترس نیستند.
اما مشکل استقلال در فاز بازیسازی تنها معطوف به مسعود ریگی نمیشود؛ استقلال مقابل الدحیل با یک آرایش ۲-۴-۴ «Mid-press»مواجه شد، اتفاقی که درست در بازی اول فرهاد مقابل فولاد هم افتاد. عبدالله عبدالسلام و مایکل اولونگا دو نفر خط اول پرس الدحیل را تشکیل میدادند و به جای وارد آوردن فشار روی عرض ۳ نفرهی عقب زمین استقلال، سعی در بستن مسیر پاس این ۳ نفر به اسماعیلی و رضاوند داشتند. از سوی دیگر، علی کریمی و کریم بوضیاف، دو هافبک دفاعی الدحیل، در نیمهی اول کاملاً رضاوند و اسماعیلی را «Mark» کرده و هر جای زمین با این دو نفر میرفتند.( تصویر ۲) بنابراین استقلال به سختی میتوانست در منطقهی ۸ و ۱۱ زمین( تصویر ۳) رضاوند یا اسماعیلی را صاحب توپ کند.
تصویر ۲: آرایش ۲-۴-۴ Mid-press الدحیل هنگام دفاع. رضاوند و اسماعیلی در دسترس نیستند و تنها گزینههای موجود برای ریگی، مرادمند( در تصویر نیفتاده) و موسویاند.
تصویر ۳: تقسیمبندی زمین فوتبال توسط لویی فنخال.
حال دو گزینه پیش روی فرهاد میماند؛ با توجه به این که در فاز اول بازیسازی و با حضور مرادمند-ریگی-یزدانی برابر اولونگا-عبدالسلام برای استقلال برتری عددی وجود داشت و دو مهاجم الدحیل هم روی این ۳ بازیکن فشار نمیگذاشتند، زمان کافی برای این ۳ نفر باقی میماند. فرهاد میتوانست با آوردن قایدی و مطهری به دو نیمفضای چپ و راست، آنها را به گزینهی پاس طولی مرادمند و یزدانی( که به دلیل حضور ریگی بینشان کمی در عرض باز شدهاند) تبدیل کند، یا این که به مرادمند و یزدانی دستور ارسال پاس بلند مستقیم به ۱/۳ دفاعی حریف با هدف سرزنی مطهری و دیاباته بدهد. مجیدی راهکار دوم را انتخاب کرد، زیرا از توانایی پایین مدافعان میانیش در بحث بازیسازی آگاه بود.
نتیجه آن بود که مرادمند ۱۸ بار و یزدانی ۹ بار در این مسابقه پاس بلند به هدف مطهری و دیاباته ارسال کردند؛ اما از ۱۸ پاس بلند مرادمند تنها ۲ مورد به دیاباته و ۱ مورد به مطهری و از ۹ پاس یزدانی ۰ مورد به مطهری یا دیاباته رسیدند!( تصاویر ۴، ۵ و ۶)
تصویر ۴: ارسال پاس بلند توسط مرادمند به هدف مطهری.
تصویر ۵: ارسلان در نبرد هوایی پیروز میشود و ادامهی همین صحنه منجر به گل اول استقلال میشود.
تصویر ۶: ارسال پاس بلند توسط مرادمند برای دیاباته؛ این بار دیاباته در نبرد هوایی شکست میخورد، اما استقلال توپ دوم را تصاحب میکند و در ادامهی همین صحنه، ضربهی زیبای ریگی توسط دروازهبان الدحیل راهی کرنر میشود.
در نیمهی دوم الدحیل عقبتر نشست و دیگر کریمی و بوضیاف، رضاوند و اسماعیلی را Mark نمیکردند، بلکه در صورت حضور رضاوند و اسماعیلی در نیمهی زمین الدحیل سعی بر وارد کردن فشار به آنها داشتند. بنابراین وقتی رضاوند یا اسماعیلی به نیمهی زمین خودی میآمدند، کاملاً آزاد بودند، با این حال باز هم مرادمند و یزدانی ترجیح میدادند در عرض کار کنند.( تصاویر ۷، ۸ و ۹)
تصویر ۷: عرض ۳ نفرهی استقلال با حضور مهدیپور تشکیل شده، در حالی که رضاوند در منطقهی ۱۱ زمین فضای خوبی دارد، یزدانی ریسک نمیکند و در عرض با مهدیپور کار میکند.
تصویر ۸: در این صحنه مهدی بنعطیه یک پاس روبهجلوی عالی برای بریک به فضای پشت مدافع راست استقلال ارسال میکند و این گونه پایهگذار گل سوم الدحیل میشود. اگر دقت کنید، در این صحنه دو هافبک دفاعی الدحیل، توسط اسماعیلی و رضاوند مهار شدهاند، اما یک مدافع میانی پا به توپ مثل بنعطیه در چنین صحنههایی میتواند گره از کار تیم باز کند.
تصویر ۹: در یکی از معدود مواردی که بوضیاف در وارد کردن فشار به رضاوند تعلل میکند، آرش یک پاس دیدنی را به فضای پشت مدافعان برای اسماعیلی ارسال میکند که پایهگذار کرنر منجر به گل سوم استقلال میشود.
با حضور مهدیپور در نیمهی دوم کمی اوضاع استقلال در بحث بازیسازی بهتر شد، اما در مجموع مشکل این تیم در فاز اول بازیسازی ریشهایتر از این حرفها است. به نظر بخشی از این مشکل به ذهنیت محافظهکار مدافعان میانی و هافبکهای دفاعی استقلال برمیگردد که در اغلب صحنهها ارسال پاس خنثی را به پاس مؤثر ترجیح میدهند.
عجیب آن که تیمی مثل استقلال با چنان مشکلاتی در فاز اول بازیسازی، مقابل تیمی مثل الدحیل هم بیش از ۵۴٪ مالکیت داشته، مالکیتی که در نهایت کارکردی برای آبیپوشان نداشته است؛ ۸۱ پاس از ۴۲۳ پاس ارسالی این تیم بین ۳ نفر عقب زمینشان( مرادمند-ریگی( مهدیپور)- یزدانی) رد و بدل شده و ۳ گل این تیم هم به ترتیب روی بازی مستقیم، پرسینگ از جلو و کرنر به دست آمد. استقلال میتواند از هر روشی برای گلزنی استفاده کند و فرهاد مجیدی هم میتواند هر نوع فلسفهای برای تیمش داشته باشد، اما نکته این جاست که وقتی استقلال نمیتواند پله به پله از فاز اول به دوم و سپس به سوم بازیسازی بیاید، اساساً نیازی به درصد مالکیت بالای ۵۰٪ ندارد و میتواند برای گلزنی روی ارسالهای مستقیم از خط دفاع و تصاحب توپهای دوم، پرس و کانترپرس و … حساب کند.
از زمان حضور مجدد فرهاد روی نیمکت استقلال، دوباره شیمی خوبی بین بازیکنان این تیم ایجاد شده و شاهد پیشرفت چشمگیر نفراتی چون اسماعیلی، قایدی و دیاباته نسبت به دوران فکری بودهایم که مسلماً جو مثبت ایجاد شده توسط کادرفنی در این پیشرفت بسیار مؤثر بوده است، همچنین استقلال مجیدی برخلاف تیم فکری سیستم ثابتی دارد و فرهاد ۷ الی ۸ نفر از ترکیب ۱۱ نفره خود را میشناسد، اما او باید تکلیف دو مسئله را روشن کند: اولی انتخاب دو مدافع میانی از میان ۳ + ۱( دانشگر) است که هم سختگیری کافی و هم آگاهی محیطی بالایی داشته باشند تا اتفاقات بازی با الدحیل تکرار نشوند، دوم هم ببیند توپ را میخواهد یا نه، و اگر توپ را میخواهد، چه برنامهای برای طراحی حملاتش از عقب زمین با در نظر گرفتن موجودیت این فصلش دارد.