به گزارش آوای استقلال،وزیر ورزش و جوانان در اقدامی مداخله جویانه در امور فدراسیون فوتبال، اعلام کرد، بازگشت کارلوس کیروش به فوتبال ایران برای هدایت تیم ملی شایعه است.
مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان که پاسخگوی اوضاع وخیم تیم ملی نبود و همه تقصیرها را گردن ضعف فدراسیون قبلی می انداخت، دیروز هنگام خروج از ورزشگاه آزادی، بعد از دیدار سوپرجام بین پرسپولیس و تراکتور در واکنش به این سؤال که گفته میشود با بازگشت کارلوس کیروش به تیم ملی مخالفت کرده است، گفت: حاشیه درست نکنید. لطفاً دنبال کار و زندگیتان بروید!
این ادبیات سخیف و زشت وزیر ورزش هیچ جای تعجب ندارد، زیرا سلطانیفر طی دوره وزارتش، هیچ گاه یک کنفرانس خبری عمومی و آزاد برگزار نکرد و همواره در فضای بسته و انتخابی رسانه ها اظهار نظر نمود که هیچ شباهتی به پرسش و پاسخ نداشت.
وزیر ورزش و جوانان در حالی که ورزشگاه را با عجله ترک میکرد، در واکنش به پرسشهای پیاپی خبرنگاران تصریح کرد: این مساله (بازگشت کیروش) شایعه است و آقای عزیزی خادم هم میگوید شایعه است! این در حالی است که رئیس فدراسیون فوتبال تا این لحظه مذاکره با کیروش را تایید یا تکذیب نکرده، چون او و همکارانش باید پاسخگوی نتایج تیم ملی در دور نهایی باشند.
خصومت شخصی سلطانیفر با کیروش و نقش او در آمدن ویلموتس
مسعود سلطانیفر در اواخر دوره حضور کارلوس کیروش در تیم ملی فوتبال، اختلاف های شدیدی با وی داشت و حتی این مربی پرتغالی نیز بعد از جام ملتها، مصاحبه تندی علیه وزیر ورزش انجام داد. هنوز هم بسیاری از خبرنگاران، سلطانیفر را دلیل و مسبب اصلی برکناری کیروش و غرامت سنگین به ویلموتس می دانند.
تابناک سال گذشته نامه ای منتشر کرد که در آن سلطانیفر، یک شرکت ایرانی مستقر در اروپا را به مهدی تاج برای انتخاب و مذاکره با مربی معرفی کرده بود. مدیر این شرکت رسما اعلام کرد که ویلموتس را آنها به تاج معرفی کرده بودند. این موضوع البته از مسئولیت رئیس فدراسیون و هیات رییسه قبلی در قبال قرارداد نجومی و ضعیف با مربی بلژیکی، چیزی نمی کاهد؛ اما آغاز این افتضاح با نقش آفرینی وزیر ورزش بود که تا دو ماه دیگر این جایگاه را تحویل فرد دیگری در دولت ابراهیم رییسی خواهد داد. حالا سلطانیفر به خاطر خصومت شخصی، بار دیگر در حال دخالت در امور تیم ملی فوتبال است و می خواهد نظر شخصی خود را به فوتبال بحران زده ایران تحمیل کند.
سلطانیفر، استاد بهره برداری از موفقیت های ورزش
رویه مسعود سلطانیفر طی چند سال حضور در رأس ورزش ایران، عمدتا کنار کشیدن پای خود در بحرانها و مشکلات و البته وسط میدان بودن در پیروزیها و نتایج دلچسب بوده است.
تعداد قابل توجهی از مدیرانی که با سلطانیفر کار کردهاند، این موضوع را تایید میکنند که دسترسی به او در لحظات دشوار شکست یا مشکلات مالی و کمبودها بسیار دشوار بوده است، اما او به عنوان نخستین فرد در پیشانی صف صدور پیام تبریک و گرفتن عکس یادگاری با قهرمانان و تیم های پیروز ایران، حضور داشته است.
سلطانیفر هیچ گاه مسئولیت اقدامات مخرب و تصمیمات غلط خود را نپذیرفت و همواره پشت روسای ناکارآمد فدراسیونها و باشگاهها سنگر گرفت. کسی تا امروز نشنیده که وزیر ورزش مسئولیت شکست در یکی از رشتهها را بر عهده بگیرد؛ اما تا دلتان بخواهد از داستان سرایی مدیرانش درباره نقش پررنگ حمایت های وزارتخانه در کسب نتایج مثبت، مصاحبه و خبر در آرشیو وجود دارد!
آخرین مورد هم در ماجرای تخصیص اعتبار ویژه از سوی سازمان برنامه و بودجه به فدراسیون فوتبال دیده شد که درست بعد از توفیق عزیزی خادم در جذب بودجه فوق، وزارت ورزش ابتدا آن را به نصف کاهش داد و سپس بعد از ناتوانی در نشاندن حرف خود، ۵۲ میلیارد تومان را به ردیف بودجه خود مرتبط دانست و در پرداخت این کمک حیاتی سهیم شد.
حالا باید پرسید، وزیری که ۴۳ روز دیگر تا پایان دوره قانونی کارش مانده، چه تضمینی برای موفقیت تیم ملی فوتبال، در مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی در صورت اجرای اوامرش میدهد.
آیا بهتر نیست دولتیها کار تغییر احتمالی یا ابقای سرمربی تیم ملی را به کارشناسان بسپارند و از اعمال نفوذ در تصمیماتی که هیچ یک از عواقب آن را نمیپذیرند، خودداری کنند؟ هیات رییسه ای که بعدها باید پاسخگوی نحوه عزل و نصب مربیان خارجی و امضای ارقام قراردادها باشد، باید مستقل تصمیم بگیرد و خود نیز پاسخگو باشد.
به نظر میرسد سلطانیفر هر چقدر در ماجرای پرداخت غرامت قرارداد ویلموتس به فدراسیون فوتبال کمک کرد، در این ماجرا هم پاسخگو خواهد بود؛ عددی نزدیک به صفر!