به گزارش آوای استقلال،وزارت ورزش دولت روحانی به قدری اشتباهات پررنگ داشته که حتی اگر در این دوره شاهد قهرمانیهای گاه و بیگاه هم باشیم نمیتوانیم آن را به موردی جز تواناییهای فردی و تلاش مضاعف و طاقت فرسای ورزشکاران ارتباط دهیم. پای صحبتهای هر ورزشکاری در هر رشته ورزشی که می نشینیم پر است از گلایههای به جا و انتقادات وارد! وزارت ورزش هیچ نقطهای برای اشتباه و خراب کاری وزیر بعدی باقی نگذاشته است! گویا بمب اتمی که در هیروشیما خورده را وزیر و دوستانش در ورزش زدند و همه جا را ویران کردند؛ آنهم به پای رفاقتها و علایق قلبی شان.
در این وزارتخانه هیچ انتخابی بر اساس رزومه و ضوابط نبود. هر که آمد یا رابطه داشت یا زر و زوری که بتواند رابطه برقرار کند؛ یا دندانپزشک شخصی بود یا شریک و رفیق دوران استانداری! یا به خود وزیر نزدیک بود یا به معاون و مشاور وزیر. شاید اگر نفرات منصوبی در زمانی درست روی کار می آمدند یا در انجام وظایف محوله اختیار داشتند و با دخالتها و یا حتی حمایتهای بیش از اندازه راه را گم نمی کردند، می توانستند عملکردی به مراتب بهتر داشته باشند. هر که با رفاقت به پست و مقام رسید، در نهایت قربانی همان رابطه شد. یکی از این آدمها شاید همین احمد مددی باشد؛ مدیرعامل استقلال! او مثل بچه آخری خانواده که بخاطر حمایتهای مطلق والدین لوس و نُنُر بار میآیند، بچه لوسِ وزارت ورزش است. مددی به خاطر حمایت مطلقی که از سمت وزارت ورزش و شخص علی نژاد دارد فکر میکند باید نگاهی از بالا آن هم با کریهترین نوع به بازیکنان داشته باشد. گمان می کند زبان بازیکنان را میفهمد اما با چه ادلهای؟! با چه بیان و گویش و نوع رفتاری؟! وی در دوران سعادتمند هنگام مذاکره با دشتی و طاهرخانی به شدت به خاطر نوع ادبیاتش و درگیری لفظی با بازیکنان (که نزدیک بود به درگیری فیزیکی تبدیل شود و با وساطت حاضرین ختم به خیر شد) از سوی سعادتمند مورد سرزنش قرار میگیرد. پس از آن مددی به بهانه اینکه اجازه ورود و دخالت در نقل و انتقالات را به وی نمیدهند و با بیان اینکه نباید با بازیکنان با مسامحه رفتار کرد، از کمیته نقل و انتقالات باشگاه استقلال استعفا داد.
مددی در ماجرای دریافت مجوز برای داریوش شجاعیان سهل انگاری کارشکنی کرد و این بازیکن به علت عدم دریافت مجوز نتوانست تیمش را در مسابقات قطر همراهی کند و مجبور به بازگشت به ایران شد. در هنگام سفر به قطر هم ماجرای گم شدن پاسپورت مددی و بدبین شدن وی به بازیکنان و ادعای اینکه آنها پاسپورت وی را برداشته اند، جنجالی در فرودگاه به پا کرد که نقطه سیاه دیگری در کارنامه شد.
چگونه حکم برکناری مددی به حکم برکناری سعادتمند تغییر میکند؟!
بررسی عملکرد مددی از یک سو و نامه مدیر کل حقوقی وزارت ورزش به شماره ص۵۲.۷۶۸۳ مورخ ۱۳۹۹.۶.۲۳ در خصوص غیرقانونی بودن حضور مددی در باشگاه استقلال به خاطر انتقال وی از بخش خصوصی به بخش دولتی از سوی دیگر، سعادتمند را بر آن داشته طی نامهای به شماره ۱۵۹۷ /۹۹ مورخ ۱۳۹۹/۷/۸ حکم برکناری احمد مددی را صادر کرد. ماجرای برکناری مددی که قرار بود تا روز بعد مسکوت بماند توسط یکی از نفرات باشگاه که رابطه خوبی با وی داشت (و دارد) همان روز به گوش او میرسد و باعث میشود شبانه با حضور معاون و مشاور وزیر (دو عنصری که نقش مهمی در نابسامانی باشگاه استقلال دارند و بارها از سوی هواداران به خاطر کارشکنی ها و دخالتهایشان مورد انتقادات شدید قرار گرفته اند) و با هماهنگی اسماعیل خلیل زاده و سایر اعضای هیئت مدیره وقت، تشکیل جلسه داده و پیش از اعلام و رسانهای شدن خبر برکناری مددی اقدام به برکناری سعادتمند کنند تا بدین طریق بدون مانع به کارهایشان در باشگاه ادامه بدهند. با دخالت معاون و مشاور وزیر و همکاری خلیلزاده، برکناری مددی منتفی و حتی جایگاه بهتری به او اهدا میشود؛ مدیرعاملی استقلال!
سوال اینجاست که آقای سلطانیفر، آقای علینژاد! چگونه وقتی حضور مددی در ادارههای دولتی غیرقانونی است همچنان به بقاء وی اصرار می ورزند؟