به گزارش آوای استقلال، در استقلال تمام آنهایی که مزه مدیریت در این تیم را چشیده و از کنارش به نام و نانی رسیدهاند دیگر دندان طمع نکنده و با هر بند و طناب و ریسمان و نخ و… خودشان را وصل میکنند تا همچنان آویزان و معلق دست و پا بزنند تا شاید روزی باز همای سعادت روی شانههایشان بنشیند.
البته بعضی ها آنقدر بدهی برجا گذاشته و آنقدر نارضایتی به دنبالشان هست که باید جوری از جلوی چشم ها دور می شدند که دیگر کسی یادش نیاید روزی چه فجایعی خلق شده توسط این آدم های کوتوله اما آنها نه تنها گور و گم نمیشوند بلکه با روشهای مختلف خودشان را توی چشم می کنند تا بلکه محبوبیتی کاذبی که به لطف اکانتهای فیک می خرند مسئولین را وادار به انتخابشان کنند.
وقتی خبر استعفای مجید سمیعی را شنیدیم حسرت خوردیم چرا نباید چنین انسانهای با شعور و با کمالاتی روی صندلی مدیریت استقلال مینشست؟ چرا ما از این دسته آدمها انقدر کم داریم؟ بعد از انقلاب هر که بر صندلی مدیریت این نشست بالاخره حتی برای یک بار هم که شده با حرفهایش برای تیم حاشیه درست کرده برخیها هم که تعداد حاشیه سازی هایشان از اخبار منتشر شده از باشگاه هم بیشتر است. شاید تنها افرادی که پس از رفتنشان هرگز تیم را به حاشیه نبردند اولیایی( پر افتخارترین مدیر استقلال) است و دکتر محمدحسین قریب مرد جنتلمنی که حسرت نداشتنش را می خوریم! اسم این دو نفر را ذکر کردم چون اولی بازنشسته است و امکان حضور مجدد را از دست داده( هرچند خودش هم این سمت را در سن و سالی که دارد دیگر مناسب خودش نمی داند) و دومی هم دکتر قریب که هرگز فریب تعریف و تمجید یا نقد و اعتراضها را نمیخورد و در رسانهها اعتبارش را به باد نمی دهد!
به جرأت می توان گفت دکتر قریب تقریبا نیمی از محبوبیتش را به خاطر همین رفتار آقا منشانه اش دارد.چیزی نظیر آنچه در مجید سمیعی می بینیم .مردی که از وقتی به پرسپولیس رفت بی سر و صدا ریشه های تخلفات و دلال بازی ها در تیمش را زد ، بی سر و صدا بدهیها را (البته با کمک دست های پنهان) پرداخت کرد، در فصل نقل و انتقالات عملکرد موفقی داشت و سرانجام بی سر و صدا از روی صندلی بلند شد!
خودش به درخواست مکتوب خودش نه با جنجال سازی و سر و صدا در فضای مجازی، مسئولیت متقاعد کردن وزیر ورزش را هم خودش برعهده گرفت، استعفایش که پذیرفته شد آنوقت در رسانهها اعلام کرد.ما چقدر آدمهایی مثل سمیعی را کم داریم! آدمهایی، مدیر هایی مثل سمیعی که روز اول ورودشان به باشگاه ،یک گالن سیریش روی صندلی نریخته و نچسبیده اند به صندلی مدیریت!
رویانیان ، گرشاسبی، طاهریان و حتی انصاری فر و رسول پناه و همه آنهایی که روی صندلی مدیریت پرسپولیس نشستند، به قدر خودشان از صحنه پر زرق و برق بهره بردند و بعد از رفتنشان شاید یکی دو بار در راستای تطهیر خودشان و توجیه عملکرد شان مصاحبه کردند و بعد سکوت را برگزیدند تا تیمی که روزگاری به آنها وجهه .موقعیت اجتماعی، شهرت و محبوبیت داده بود را با جاروجنجال دچار خسران نکنند .
البته ما مدیران منفعت طلبی که برای کسب ثروت و بهره برداری مالی به تیممان می آمدند را به وفور داشته ایم و نظیر مدیرانی چون اینان که پول جورابشان را هم از حساب باشگاه پرداخت میکردند نمیخواهیم اشاره به این اسامی تنها به خاطر سکوت پس از رفتنشان بوده نه تایید نوع مدیریتشان.
اما ما به شدت دلمان ادمهایی مثل سمیعی را میخواهد.کاش مردانی چون سمیعی روی صندلی مدیریت استقلال می نشستند .کاش مردانی که سمت شان مدیر است اما مدیریت نمیدانند کمی، فقط کمی از جعفر سمیعی آقایی و شخصیت متمدنانه را یاد می گرفتند کاش می شد برای استقلال از روی جعفر سمیعی کپی پیس می کردیم…