چرا سقف قرارداد دست استقلال را می بندد؟

به گزارش آوای استقلال، این که حضور او در استقلال حاصل فشار هواداران بود غیر قابل انکار است اما اینکه مدیریت، مربی را تحت تاثیر فشار هواداران راضی به حضور او در استقلال کردند یا نکونام به خاطر خواست استقلالی هایی که هر روز در تمرینات و فضای مجازی خواهان حضور سر طلایی در تیم محبوبشان شدند، قابل انکار نیست.
سرانجام از هاشمی نسب خواست به جمع کادر فنی اضافه شود را دقیقا نمی دانیم البته آنچه در این مدت از حرفهای هاشمی نسب دستگیرمان شد این بود که او منتظر تماس سرمربی آبی پوشان بود و به دعوت هیچکدام از مسئولین حاضر به حضور در تهران و تمرینات استقلال نمی شد اما این را نمی دانیم که دغدغه های مالی نکونام را بر آن داشت تا تعیین وضعیت مالی باشگاه کسی پا سوز رفاقت او نشود و از این جهت با رفیق خود برای نشستن روی نیمکت استقلال صحبت نمی کرد یا دلایل دیگری بود که رای او برای آوردن تیم کادر فنی اش به تهران را زده بود!
به هر حال در این مورد حق به حقدار رسید و شخصی کنار جواد روی نیمکت می نشیند که هم به این تیم علاقه دارد هم هواداران او را می خواهند ضمن اینکه در این مورد استثنا هم حرف،حرفِ هواداران شد و سرانجام یاغی سالهای نه چندان دور باز دل هواداران آبی را پر از شور و شادی کرد.
مهدی در روزهای حدفاصل خانه نشستن تا دعوتش به آمدن می توانست حرفهای زیادی بزند و هر چه به لیگ نزدیک تر و از آمدن و اضافه شدن او دورتر می شدیم، می توانست حواشی بیشتر ایجاد کند حتی با گذاشتن یک فیلم کوتاه از صحنه گلی که در دربی به پرسپولیس زد،حتی با یک عکس با پیراهن استقلال با نوشتن یک کپشن احساسی که مرا نمی خواهند و … می توانست جو را بهم بریزد اما او رسم عاشقی را خوب می داند و به رسم عاشقی کردن است که معرفت به خرج می دهد و به خاطر منافع خودش تیم را بهم نریخت!
هاشمی نسب هم مثل همه ورزشکاران و مربیان در دنیای حرفه ای گری طبیعتا باید به فکر تامین آینده مالی خود و خانواده اش باشد.
گذشت دورانی که به عشق پیراهن یک تیم یا به عشق شهر و مردمانش قید پول و مسائل مالی را می زدند و قرارداد سفید می بستند حالا اگر کسی حواسش به درآمد و دخل و خرجش نباشد به سرعت به فقر و فلاکت می افتد.
به رغم آنکه تمایل زیادی برای حضور سر طلایی فوتبال کشور بر روی نیمکت استقلال داشتیم اما هرگز راضی به این نخواهیم بود حضور وی در این شرایط وحشتناک گرانی و تورم به گونه ای باشد که مجبور شود قید مسائل مالی را بزند و قرارداد سفید امضا کند.
همه آنها که در خصوص رعایت سقف قرار داد به استقلال سخت می گیرند آیا در همان اداره کوچک خود حقوق های شان سقف و محدودیتی دارد؟
آیا به پرسپولیس که فقط دروازبان را صد و پنجاه  میلیارد خریده هم سختگیری شده است که مثلا یحیی گل محمدی جان نثاری کند و بگوید برای اینکه تیم به مشکل نخورد من با پرسپولیس سفید امضا می کنم؟
آیا پیروانی حاضر است به خاطر هواداران تیمشان سفید امضا کند یا برعکس برای بستن قرارداد چرب تر هر شارلاتان بازی که بلد است را به کار می گیرد؟
تیمی که هر کسی را خواست حفظ کرد، هر که را خواست رضایتنامه اش را دلاری خرید، هر که را خواست جذب کرد و هیچ محدودیت و ممنوعیتی برایش نبوده و نیست،چرا مسئولین مربوطه دست از این رویکرد و نگاه دوگانه و تبعیض آشکار دست بر نمی دارند؟
تیمی مثل استقلال که نه توانست بازیکنان اصلی اش را حفظ کند نه توانست نقاط ضعف را ترمیم کند نه توانست حتی دو نفر از لیست سر مربی اش را بخرد تا موقع چیدن ترکیب یا تعویض به مشکل بر نخورد،چرا باید به مشکل بخورد و به بهانه عدم رعایت سقف قرارداد نتواند با مربی اش قرارداد ببندد؟
تیمی که بازیکنی نخریده و بازیکنان اصلی اش هم جدا شدند چطور از سقف عبور کرده است؟
اصلا این دروغ عجیب و بزرگ را هم که بپذیریم چطور می شود که برای پرسپولیس گذشتن کیلومتری از سقف قرارداد اشکالی ندارد اما برای استقلال به یک معضل تبدیل می شود؟
جرا هاشمی نسب نباید روی نیمکت استقلال بنشیند چه مشکلی با او و با استقلال دارید؟
چرا با هر روش و به هر طریقی می خواهید او را از استقلال دور کنید؟این موضوع سقف قرارداد چرا دامنگیر پرسپولیس و سایر تیم ها نمی شود؟