نمونهاش ماجرای اخیر پرسپولیس و رضا درویش است. هیئتمدیره باشگاه، بهجای صبر برای حکم نهادهای قضایی فوتبال، به مدیرعامل خود اختیار داده که برای جلب رضایت در پرونده بیرانوند، سراغ بازیکنان تراکتور برود! از دید سرخها، اگر حسینزاده، ترابی یا دانیال اسماعیلیفر به پرسپولیس بروند، انگار همهچیز حل شده و باشگاه «رضایت داده». این شیوه برخورد، توهین به هوش فوتبالی جامعه است. یعنی چه که یک پرونده حقوقی را میخواهند با جابهجایی بازیکن حلوفصل کنند؟
باید از مسئولان پرسپولیس پرسید: اگر فکر میکنید تخلفی شده، چرا مسیر حقوقی را دنبال نمیکنید؟ چرا بهجای شکایت رسمی و منتظر ماندن برای رأی، دنبال «باج» گرفتن از تراکتور هستید؟ کجای دنیا این رفتار پذیرفته شده که برای جلب رضایت، بازیکن از تیم حریف بگیری؟ این منطق، بیشتر شبیه معامله در کوچههای تنگ است تا رفتار حرفهای یک باشگاه بزرگ.
تراکتور طبق قانون، بعد از فسخ رسمی بیرانوند، با او قرارداد بسته. این یعنی حتی اگر تخلفی بوده، متوجه خود بیرانوند است، نه باشگاه تبریزی. حالا چرا تراکتور باید بازیکن بدهد تا پرسپولیس آرام شود؟ مگر تراکتور زورش به کسی رسیده یا تخلفی انجام داده؟ چرا یک باشگاه باید هزینه اشتباه یک بازیکن یا سهلانگاری پرسپولیس را بدهد؟ آیا این نامش چیزی غیر از گروگانگیری فوتبالی است؟
این اتفاق خطرناک، اگر بدون واکنش باقی بماند، یک بدعت جدید در فوتبال ایران ایجاد میکند. یعنی پرسپولیس که سالهاست خودش را تافته جدا بافته میداند، با این حرکت گویی قدرتی جدید گرفته و راه و رسم زورگیری در فوتبال را پیش میبرد و زینپس میتواند هر وقت بخواهد، بدون رأی و سند، طرف مقابل را تحت فشار بگذارد و از او امتیاز بگیرد. این یعنی مرگ شفافیت. یعنی پایان قانونمداری. یعنی تمام شدن اصول حرفهای.
از طرف دیگر، نام بردن از بازیکنانی مثل حسینزاده یا ترابی، آنهم بدون مذاکره رسمی، بیاحترامی آشکار به شخصیت و استقلال حرفهای آنهاست. بازیکن، وسیلهی معامله نیست. نه قرار است تاوان اشتباه دیگران را بدهد، نه باید اسیر چانهزنی بین دو باشگاه شود. این بازیکنان قرارداد دارند، هوادار دارند، انگیزه دارند. آیا میشود تنها به جرم بازی در تیمی که با شما اختلاف دارد، قربانی شوند؟
مسئله از خود پرسپولیس هم فراتر میرود. سؤال اصلی اینجاست: فدراسیون فوتبال و کمیته وضعیت کجای این ماجرا ایستادهاند؟ آیا قرار است شاهد تبدیل شدن پرسپولیس به نهادهای خودقانونشمار باشیم؟ مگر نه اینکه تنها مرجع قانونی برای بررسی این پرونده، نهادهای قضایی فوتبال هستند؟ پس چرا اجازه میدهند هیئتمدیره یک باشگاه، وارد بازیهای پشتپرده شود و سرنوشت پرونده را به انتقال بازیکن گره بزند؟
این نوع رفتار، تنها چیزی که برای فوتبال ایران نمیآورد، عدالت و قانون است. در عوض، پر از شایعه، زدوبند، حاشیه، ناامیدی و بیاعتمادی خواهد شد. بازیکن میاندیشد هر لحظه ممکن است قربانی شود، باشگاهها یاد میگیرند قدرت مهمتر از حقیقت است، و هوادار میبیند که پشتصحنه فوتبال، تاریکتر از آنیست که فکرش را میکرد.
پرسپولیس اگر مدعی آن است که بیرانوند تخلف کرده و حق با آنهاست، باید صبر کند و پیگیر مسیر رسمی باشد. در غیر این صورت، این ماجرا چیزی نیست جز گروگانگیری ورزشی با طعم بیقانونی.