نساجی ۱    استقلال  ۱

به گزارش آوای استقلال، ساپینتو مرد پر شور و حرارتی که با رویای گذراندن یک سال خوب و شرایطی ایده آل، به ایران آمده بود تا مانند هموطنش، هم به نامی برسد و هم نوایی، اما بر خلاف کی روش شانش با او یار نبود.
بهه تیمی آمد که مدیریتش عنان اختیار را به برادرزاده اش داده بود و او هم آنقدر ریخت و پاش و تخلف کرد که منجر به برکناری مدیرعاملی شد که قرار بود تمام قد از ساپینتو حمایت کند.
آجورلو رفت و ارباب وعده ها آمد.
مردی که مثل سالهای اول در دوره نخست مدیریتش، ناشناخته نبود و کسی دیگر فریب وعده هایش را نمی خورد اما ساپینتو در دام حرفها و وعده های خوش رنگ و لعاب فتح الله زاده افتاد و درِ باغِ سبزی که نشانش داده بود را باور کرد!
چیزی نگذشت که مربی پرتغالی استقلال هم فتح الله زاده را شناخت.
همان زمانی که مدیرعامل وعده جذب بازیکنان مد نظر سرمربی را می داد اما تیم به جای ورودی، خروجی داشت…
ساپینتو اما کم نیاورد، شانه خالی نکرد، جا نزد، تلاش کرد با داشته هایش بهترین نتایج را بگیرد.
او در این ماه های حضورش در ایران به اندازه تمام سالهای بودنش در فوتبال، تجربه کسب کرد، دروغ شنید، کم و کاستی و بد قولی دید، جو سازی دید،نامردی دید و تهمت شنید، وعده های رنگی شنید و سراب دید، فولاد آب دیده شد و گرگ باران خورده، پیر این اتفاقات شد و با تجربه به اندازه ریش سفید قبیله، از همین رو رفتارش آرام تر شده و هیجاناتش به نسبت کمتر…
ساپینتو آرامتر شده و گویی هر چه آرام تر شد سلول های خاکستری  مغزش اطلاعات فنی و فوتبالی را بهتر پردازش می کنند.
ساپینتو تیمش روز به روز بهتر شد و نتایج مقبول تری گرفت اما بدخواهان استقلال مستقر در کمیته داوران و انضباطی، اجازه ندادند حال خوش ساپینتو و هواداران این تبم دوام داشته باشد به دلایلی که خودشان می دانستند واهی و دروغ است ساپینتو، استقلال و هواداران میلیونی اش را نقره داغ کردند تا تیم محبوبشان باز فرصت فاصله گرفتن از رقبا را بیابد.
قرار نیست به این وضعیت بی سر و سامان، به این ناداوری ها، به این قضاوت های جانبدارانه پایان داده شود.
وقتی یحیی گل محمدی با یک مصاحبه جنجالی و تهمت و افترا به دیگران، تاج پادشاهی بر سرش می گذارند و همان کاری را می کنند که او خواسته اما در عوض ساپینتو را به خاطر ادعاهای دروغین کادر فنی یک تیم، سکو نشین
می کنند یعنی عزم شان را برای زمین زدن استقلال و قهرمان کردن پرسپولیس جزم کرده اند.
وقتی پنالتی محرز استقلال را نمی گیرند یعنی می‌خواهند درست روز بعد از برد پرسپولیس، استقلال را از تعقیب شانه به شانه بازدارند.
ساپینتوی سکو نشین، داوری که وجدانش را بیرون از استادیوم جا گذاشته، شماره حسابی که باید توسط هواداران پر شود، مدیرعاملی که به جای تامین منابع مالی، روز و شبِ خود را در شبکه های مختلف تلویزیونی می گذراند…
چه مظلوم و غریب اند میلیونها هوادار استقلال که قسمت نیست یک روز خوش داشته باشند!
و چه بد اقبال است ساپینتو که بر خلاف کی روش، گیر مدیری افتاد که به جای ریخت و پاش و بذل و بخشش های دلاری، دستش در جیب مردم است.