مطابق قانون تجارت و اساسنامه باشگاه، دوره سرپرستی مدیرعامل تنها تا سه ماه اعتبار دارد و این مهلت برای تاجرنیا از ۲۲ آبان به پایان رسیده است و حتی طبق شنیده ها امضاهای تاجرنیا از تاریخ فوق به بعد در باشگاه رسمیت ندارد.
بنابراین از نظر قانونی تاجرنیا دیگر نمیتواند در مقام مدیرعاملی باشگاه فعالیت کند و ادامه کارش بدون طی روند رسمی، فاقد وجاهت تعریف میشود. با این حال، طی روزهای گذشته برخی مواضع رسانهای، تفاسیر عجیب از قوانین و حتی استنادهای نادرست به مقررات مطرح شد که تلاش داشت این مسئله را خلاف واقع جلوه دهد.
در همین بین طی روزهای گذشته برخی اظهارنظرها و برداشتهای خودساخته از قانون، جریان رسانهای تازهای ایجاد کرده و به نظر می رسد نقشی کلیدی در تغییر مسیر پرونده انتخاب مدیرعاملی داشته است. همچنین بخشی از اقدامات اخیر باشگاه، از جذب نفرات مشخص گرفته تا چیدمان برخی مسئولیتها و همچنین یارکشی های اخیر در باشگاه همگی به سرکردگی عضو جنجالی هیات مدیره باشگاه، بهگونهای تفسیر میشود که انگار برای تاجرنیا «پوست موز» انداخته شده و زمینه برای خروج اجباری او از سمت سرپرستی مدیریت مهیا میشود.
حتی برخی موارد مرتبط با تصمیمات فنی در تیم و چینش نیروهای اداری نیز از نگاه منتقدان، شائبه ایجاد فشار غیرمستقیم بر کنار رفتن تاجرنیا را تقویت کرده است. در هر صورت این امر در این برهه بهجای حل بحران مدیریت، فضای بیاعتمادی را افزایش داده و استقلال را در روزهای حساس آسیایی درگیر چالش داخلی کرده است.
در چنین فضایی، به نظر میرسد تاجرنیا به این جریان پنهان پی برده، اما هنوز روشن نیست واکنش نهایی او چه خواهد بود. او یا باید روند قانونی را برای ادامه کار طی کند و یا در برابر این فشارهای نامرئی، تصمیم دیگری بگیرد که قطعاً این تصمیم بر آینده ساختار مدیریتی استقلال تأثیرگذار خواهد بود.



