این نگاه بسته و شرقی و کوچک، فوتبال ایران را سالها عقب نگه داشته. اما ریکاردو ساپینتو، یک استثناست. یکی از معدود مربیانی که به شکل واقعی، از رشدِ دیگران نمیترسد. او با صراحت و قاطعیت درباره وریا غفوری میگوید: وریا اسطوره باشگاه استقلال است، و حالا میخواهد زندگی جدیدی را در مربیگری آغاز کند، و من به او کمک میکنم. شاید روزی او سرمربی استقلال شد.
این جمله دقیقاً نقطه تمایز مربیان بزرگ با مربیان کوچک است. مربی بزرگ از بزرگ شدن شاگرد، دستیار، یا اسطوره باشگاه نمیترسد؛ چون به خودش اعتماد دارد. چون میداند رشد دیگران از ارزش او کم نمیکند، فقط ارزش سیستم را بالا میبرد. این همان نگاه مدرن جهان پیشرفته نسبت به رشد جمعی است: اگر تو قویتر شوی، من کمتر نمیشوم. ما با هم قویتر میشویم.
و وریا غفوری، دقیقاً یکی از آن اسطورههایی است که نسل استقلال باید دوباره بازتولیدش کند. اسطورههای این باشگاه فقط نباید به قاب عکس و نوستالژی محدود شوند؛ باید تبدیل شوند به بازتولید دانش، تجربه، آینده مربیگری و انتقال DNA باشگاه. ساپینتو این را فهمیده. این همان فلسفهایست که فوتبال ما باید از آن یاد بگیرد: اسطوره، فقط در تاریخ نمیماند؛ اسطوره، آینده را میسازد.
در فوتبال اروپا، این فرهنگ سالهاست پایهگذاری شده. نگاه کن به پپ گواردیولا؛ بخش زیادی از مربیان نسل جدید از کنار او بیرون آمدند:
آرتتا کنار پپ بزرگ شد، بعد رفت آرسنال و امروز خودش یکی از شخصیتهای مهم فلسفه فوتبال مدرن است.
خوزه مورینیو زمانی کمک مربی بابی رابسون در بارسلونا بود، بعدها شد یکی از بزرگترین مربیان قرن مدرن فوتبال.
کارلو آنچلوتی توانست نسلهایی بسازد که هرکدام بعدها تبدیل شدند به مربیان مهم در فوتبال باشگاهی اروپا.
یورگن کلوپ دستیارانی داشت که بعدها در لیگهای مختلف سرمربی شدند، بدون اینکه او هرگز از این اتفاق بترسد.ساپینتو هم در همان فرهنگ و فضای توسعهیافته رشد کرده است و از خوش اقبالی ما او حالا در ایران و در استقلال بنا دارد علاوه بر جامهای قهرمانی، مربیان جوانی را هم به ما هدیه کند که آیندهسازان نیمکت مربیگری استقلال هستند.او دارد به استقلال همین مسیر را هدیه میدهد.
استقلال باید بفهمد این مدل نگاه، از جنس سرمایهسازی است. فوتبال ایران سالهاست در چرخه خراب «دوبارهکاری» و «بازگشت آدمهای تکراری» گیر کرده، چون مربیان جدید پرورش داده نشدهاند. ولی اگر وریا غفوری کنار ساپینتو در مسیر مربیگری رشد کند، این یعنی استقلال یک مربی آیندهدار را از دل فرهنگ خودش، از دل اعتبار خودش و از دل هویت خودش تولید کرده. چه چیزی ارزشمندتر از این؟
به همین دلیل باید از ساپینتو تمجید کرد؛ چون نشان داد مربی بزرگ کسی است که اگر فردا دستیارش موفقتر شود، خودش شرمنده نمیشود، ضربه نمیخورد، نگران نمیشود؛ بلکه خوشحال میشود چون این یعنی فلسفه و دیدگاه زندگی حرفهای او.
این همان درسی است که فوتبال ایران باید از ساپینتو یاد بگیرد:
دانش وقتی ارزش دارد که تکثیر شود، نه وقتی که پنهان میماند.
و چه کسی بهتر از وریا غفوری برای آغاز این مسیر؟
یک قهرمان مردمی، یک انسان مستقل، یک شخصیت که احترامش را با جنگیدن و صداقت ساخت، نه با لابی.
اگر روزی وریا سرمربی استقلال شود، این نه پایان ساپینتو است و نه تهدیدی برای او؛ این پیروزی استقلال و صد البته ساپینتو است در میدان فرهنگ، توسعه، و ساختن
ساپینتو این درس بزرگ را مقابل دوربین و میکروفن خبرنگاران به فوتبال ایران آموزش داد کاش فوتبال ایران هم این را بفهمد و بیاموزد.





