اگر غیر از این بود، وزیر ورزش تمام تیمها را به یک چشم نگاه میکرد و برای دفاع از تیمهای مظلوم شهرستانی هم اقدامی که نشان بدهد او بیطرف و خواهان عدالت است، انجام میداد.
اما دنیامالی بدون واهمه از قضاوت افکار عمومی در ماجرایی ورود کرده که نمونه مشابه آن در بیشتر بازیهای لیگ مشاهده شده است، ولی وزیر هرگز واکنشی نشان نداده و ظاهراً فقط سرنوشت ملوان برایش حائز اهمیت است!
این رویکرد مستبدانه برای وزیری که از بدنه اصلاحات وارد عرصه سیاست شده و به صندلی وزارت ورزش تکیه زده است، یک لکه ننگ محسوب میشود و بهجز مردم استان گیلان، سایر مردم ایران با چنین وزیر مستبد و خودخواهی که فقط هوای تیم شهر خود را دارد، زاویه پیدا میکنند و این یعنی یک چالش مهم و سخت برای وزیری که خواسته یا ناخواسته گاف سنگینی داد!
حالا با این واکنش جانبدارانه وزیر ورزش، حتی این شائبه هم تقویت میشود که در موضوع اصرار سازمان لیگ به برگزاری بازی فینال جام حذفی در ورزشگاه کوچک شهر اراک، پای وزیر وسط بوده و با دستور و اعمال نفوذ او، بازی فینال در استادیومی برگزار شد که تعداد هواداران استقلال بیشتر از هواداران ملوان نباشد. این یک سناریوی از پیش طراحیشده بود که وزیر هم در آن نقش غیرقابل انکار داشت، چون آنها میدانستند که اگر بازی فینال در استادیوم بزرگ نقش جهان برگزار شود، ملوان بیشتر از پنج هزار هوادار ندارد و در برابر چهل یا پنجاه هزار هوادار استقلال، موازنه تماشاگر روی سکوها به نفع استقلال عوض میشد!
وزیر ورزش باید از این پس منتظر ترکشهای این رویکرد جانبدارانه باشد و دیر نیست روزی که شاهد استیضاح این وزیر ناتوان در مجلس باشیم.
به هر حال دنیا گرد است و روزگار میچرخد تا ما دوباره به هم برسیم.
فقط امیدواریم وزیر حواسش را جمع کند و دیگر گاف ندهد، چون از این پس زیر ذرهبین قرار دارد و هرگونه رویکردی که حاصل تبعیض و بیعدالتی باشد، حتماً به مجلس گزارش خواهد شد تا وزیر مستبد بفهمد که عرصه سیمرغ نه جولانگه اوست!
ضمناً از دکتر تاجرنیا، ریاست هیئتمدیره باشگاه استقلال، درخواست داریم در راستای احقاق حقوق باشگاه و هواداران استقلال، هر اقدامی لازم است انجام دهد و حالا که دیگر تیمها از تمام نفوذ و لابی خود برای پیشبرد اهدافشان استفاده میکنند، تاجرنیا هم از قدرت و نفوذ سیاسی خود برای کمک به استقلال استفاده کند.